دانلود رمان آبنبات چوبی از ناب رمان
دانلود رمان آبنبات چوبی (صیغه اجباری)
خلاصه داستان: مونا زن جوان مطلقه و زیبایی است که با مرد جوانی به نام رامین که تاجر پارچه است آشنا شده، صیغه ی او می شود.
آنها با هم قول و قرار می گذارند که رامین در ازای هم خوابگی با مونا مخارجش را تامین کند.
همه چیز در ابتدا ساده به نظر می رسد، اما بعد از اولین همخوابگیها، مونا متوجه می شود که رامین تمایلات سادیسمی دارد.
گویا برای مونا دیر شده تا این رابطه را به اتمام برساند و مجبور است آنرا ادامه دهد…
قسمتی از متن رمان آبنبات چوبی
از روی صندلی شیک اطاق انتظار بلند شدم:
-من هستم، بله؟
و همزمان چشمانم روی صورت بزک کرده ی منشی میانسال چرخ خورد.
نگاهش از سر تا به پا براندازم کرد.
زیر نگاه خیره اش معذب شدم.
-بیا اینجا.
با قدمهای لرزان به سمتش رفتم، نگاه دختران جوان متقاضی را روی خودم حس کردم.
دست و پایم را گم کرده بودم.
مقابل میز ایستادم.
با خودکار چند بار روی برگه ای در دستش، ضربه زد و گفت:
-میزان تحصیلاتت دیپلمه؟
آب دهانم را قورت دادم:
-بله، دیپلمه هستم.
دهانش به لبخند مضحکی، کج شد:
-واسه ی این شغل، ما متقاضی فوق لیسانس هم داریم و با دستش به دخترانی که روی صندلی های اطاق انتظار نشسته بودند اشاره کرد.
نیم نگاهی به چهره های بی حس و حالشان انداختم و با نگرانی به منشی خیره شدم، خواستم چیزی بگویم که پیش دستی کرد:
-بیا این برگه ی تقاضات، برو تو شاید مدیر عامل نگاهی به قیافه ات کرد و استخدام شدی…
دانلود رمان آبنبات چوبی (صیغه اجباری)
[…] رمان های آبنبات چوبی (صیغه اجباری ) | بخیه و […]