دانلود رمان قلب دزدی با لینک مستقیم و رایگان برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان قلب دزدی با لینک مستقیم و رایگان
خلاصه : داستان درباره ی پسری که یک شب در حال برگشت به خونه یهو یه نفر بهش نزدیک میشه و خودش رو بهش میچسبونه.با دقت که نگاه میکنه میبینه طرف دختره و ازین کارش عصبانی میشه و سعی میکنه با زور دختره رو از خودش جدا کنه اما دختره ول کن نیس.تا اینکه مجبور میشه با همون وضع بره خونشون.تا اینکه…
صفحه ی اول رمان:
ساعت از ۱۰ شب هم گذشته بود سوز سردی می اومد ژاکت مشکی بافتم رو بیشتر دورم کشیدم امسال هوا خیلی سرد شده بود . من رادین فرزین فر۲۷ ساله دانشجوی رشته معماری تقریبا می شه گفت ترم اخری محسوب می شم ودر حال حاضر در کنار تحصیل کار هم می کنم در یک شرکت خصوصی به صورت نیمه وقت کار می کنم فرزند دوم خانواده ام یک خواهر کوچک تر از خودم دارم که اسمش ریماست ۲۳ سالشه و دانشجوی رشته ادبیاته چون خیل به شعرو این چیزا علاقه داشت رفت رشته ادبیات واما برادر بزرگم رایان ۲۹ سالشه وطراحی جامدات خونده وبرای یک کار خونه ماشین سازی طراحی خودرو می کنه .توی همین فکرا بودم که احساس کردم یکی خودشو چسبونده بهم نگاهی کردم یک دختر بود می خواستم ازش فاصله بگیرم که محکمتر خودشو بهم چسبوند دوباره سعی کردم که ازش جداشم که دوباه محکم خودشو بهم چسبوند وگفت :
-نرو خواهش می کنم دیگه تنهام نذار .
-چی می گی خانوم ولم کن .(از این که یکی بهم بچسبه خیلی بدم میاد )
– نه دیگه نمی خوام از دستت بدم .
-اه ولم کن دیگه اشتبا گرفتی .
دختره با بغض ازم فاصله گرفت بادیدن وضعش خیلی تعجب کردم بایک *****اس بلند سفید بایک دم پایی لاانگشتی سفید وموهای بلند مشکی که باد ان هارو به بازی گرفته بود .زیر ***** گفتم :مردم با چه وضعی میان بیرون ،دختره دیونه .
اومدم دوباره راهمو بکشم برم که دوباره دستمو گرفت وگفت :
-تورو خدا سامی نرو منو اینجا تنها نذار من بدون تو می میرم .
– خانوم من شما رو نمی شناسم ،اشتباه گرفتید .
دانلود رمان قلب دزدی با لینک مستقیم و رایگان برای موبایل و کامپیوتر