دانلود رمان قربانی یک بازی احمقانه با لینک مستقیم و رایگان
نویسنده رمان پروانه.ق
چکیده ای از رمان.
نگاهی به دور و برش انداخت ، همه جا پر از درخت بود ، در آن شرایط حتی قادر نبود نوع درخت ها را از هم تشخیص دهد فقط میدید آنقدر بلند هستند که جلوی ورود نور خورشید به محوطه را گرفته اند.باز هم باید می دوید نمی دانست به کجا ! مقصدی وجود نداشت
فقط می دوید باید می دوید کم کم احساس ضعف می کرد ، پاهایش ذوق ذوق می کرد و چشمانش می سوخت وهمه جا را از پشت پرده اشک تار می دید
قلبش دیوانه وار به قفسه سینه می کوبید طوری که به راحتی صدایش را می شنید…..