دانلود رمان فصل های نخوانده عشق با لینک مستقیم
خلاصه رمان: راه های نرفته بسیارند. رازهای نادانسته نیز و زندگی کتابی ست… که فصل های ناخوانده بسیار دارد. مگو: تا کی؟ تا چند ؟ کتاب را ورق بزن گام بردار زندگی بر چکاد عشق روزی گل خواهد داد .
قسمتی از متن رمان
کمند سطل ماست را روي اين سنگي گذاشتو با چشمان گرد قدم به قدم نزديك پیام شد: حالا چرا شانا ؟!! کیس بهتری نبود؟ نوري سرزنش کنان گفت: عع كمند! کمند نیم نگاهی سمت مادرش انداخت و دوباره ادامه داد ببخشید نمیخوام قضاوت کنم یا هر چی ولی شانا واقعا به تو نمیخوره اون تو داهات بزرگ شده پیام نمیگم چیز بدیه ولی زمین تا آسمون با تو فرق داره با سبک زندگیت با آدمای دورو برت
کمند در واقع داشت در لفافه این را می گفت که شانا لفافه این را می گفت که برای پیام و سبک زندگیش خیلی سطح پایین است. کسی که احتمالا پیام از معرفی کردنش به دوستان و همکارانش خجالت زده میشود… نوري تشر:زد مگه تو شانارو ديدي براي خودت حرف مفت مي زني؟ و رو به پیام با لحنی دلگرم کننده گفت: نه خاله اصلا شانا اينطوري نيست فكر نكني دختر داهاتیه کمند دست به سینه شد و مردمک چشمش را در حدقه :چرخاند حالا انگار ما هم ندیدیم شانارو
پیام با وجود اینکه جز به جز حرف هاي کمند نگراني هاي
خودش هم بود براي تمام شدن بحثي خوشش نمي آمد گفت: هر چی خیره که هیچ از آن كمند تك خنده عصبي كرد و گفت: وااااای زبونم بند اومد.