دانلود رمان ردپا با لینک مستقیم
نویسنده : فاطمه خاوریان
? ژانر : عاشقانه هیجانی
? خلاصه :
ملیکا دختری که برای فرار از جو خونه با کیان دوست میشه و درست شب بعد از اولین باری که به خاطر عشق و علاقه باهاش رابطه برقرار میکنه، کیان اونو پس میزنه و دیگه نمی خوادش. ملیکا افسرده و منزوی میشه و از ترس اینکه خانوادش بفهمن صداش در نمیاد غافل از اینکه برادرش ماهان ماجرارو میفهمه.تا اینکه پسر جذاب و خوش صدایی سر راه ملیکا قرار میگیره و قصه رو پیچیده تر میکنه…
سرم را روی پاهای بی بی گذاشته بودم و داشتم تمام دردهایم را با عطر تنش، با آغوش مادرانه اش آرام میکردم. دستش را روی موهایم میکشید و زیر لب برایم شعر میخواند. تمام وجودم، تاروپودم، پر از هراس بود. یک هراس خانه خراب کن که داشت مغزم را میخورد.از آن روزی که خانه ی کیان رفتم و قول و قرارها را گذاشتیم یک هفته ی دیگر هم گذشت و خبری نشده بود.
هوا داشت کم کم سرد میشد و من حتی حوصله ی فکر کردن به درس و دانشگاه و گیر دادن های چندبرابر ماهان و بابا را نداشتم. چرا بی قراری مادر؟ بغض داشتم، درد داشتم، هراس داشتم، درد بود و درمان… هرگز! بی بی؟ آدمای عاشق چه شکلین دستش روی موهایم متوقف شد و لبخندش را حس کردم: آدمای عاشق شبیه مادران، خودخواهی ندارن، فقط و فقط فداکاری دارن، عشق اگه عشق باشه ناخالصی نداره.
سر بلند میکنم و صاف می نشینم:من احساس باخت میکنم بی بی ماه، این اولین اعتراف من بعد از دو هفته مُردنه!