دانلود رمان عاشق سیاه با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان عاشق سیاه
نویسنده: J.R.WARD
مترجم: آیدا
تعداد صفحات: 304
مجموعه انجمن برادری خنجر سیاه
جلد اول: عاشق سیاه
جلد دوم: عاشق ابدی
جلد سوم: در حال ترجمه
خلاصه:
داریوش دور و بر کلوپ و بدن های نیمه عریذانی که در حال رقص بودند را نگاه کرد . آن شب پر از جمعیت بود پر از زنانی که چرم پوشیده بودند و مردانی که به نظر می آمد دستی در جرم های همراه با خشونت داشته باشند داریوش و همراهش کامال همرنگ این جماعت بودند . به جز اینکه آنها قاتلین واقعی بودند .
تورمنت از ...
دانلود رمان دزدیدمت با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان دزدیدمت
رمان دزدیدمت اثر بی نظیر از نیاز بانو
رمان دزدیدمت در 461 صفحه رمانی ژانر عاشقانه و هیجانی
صدای چند ضربه به شيشه ماشين و بعد صدای دخترونه ضعيفی رو شنيدم که ميگفت:
– ھی آقا آتيش دارين؟ تازه تماسم تموم شده بود و من ھنوز وسط حال و ھوای مکالمه ام با دوست دختر تازه ام بودم ، سرم رو بلند کردم و ديدم دختری بيست و چند ساله با چشم و موھای مشکی ، سرش رو خم کرده و سيگاری رو بين انگشتھاش گرفته و داره با لبخند به من ...
دانلود رمان مقبره لیا (مقبره عشق و هوس) برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان مقبره لیا
رابطه ایی متفاوت بین دنیل اندو استاد باستان شناسی دانشگاه مکلورن و لیا دیزی دانشجوی تاره وارد
دانلود رمان اسیر دزدان دریایی با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان اسیر دزدان دریایی
داستان دخترمرد ثروتمندی که در یک سفر دریایی توسط دزدان خشنی گروگان گرفته میشه تا از پدرش اخاذی کنند
اما رئیس دزدان دریایی خواب دیگری برای این دختر دیده..
دانلود رمان اسیر دزدان دریایی به قلم ساحل
اون خوشتیپ بود ، جذاب بود ، فوق العاده قدرتمند بود .
اگه جای زخم رو صورتشو در نظر نمی گرفتم میتونست خوشتیپ ترین پسری باشه که تا حالا دیدم ...
اما ...
اون یه دزد دریایی مغروره ...
با یه حرمسرا از دختر هایی که اسیر ...
دانلود رمان عروسی برای فروش برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان عروسی برای فروش
سباستین فیورکیس؟ آلیسیا با دهان باز به پدربزرگش خیره شد. پدربزرگی
که به جز نامش، همه چیزش برای او کاملا غریبه بود.
_در عوض پولی که به من میدی توقع داری با سباستین فیورکیس ازدواج
کنم؟
پدر بزرگش گفت:
_دقیقا
و لبخند نامطبوعی زد. آلیسیا در حالی که می جنگید تا سیل خروشان
احساساتی را که درونش به غلیان درآمده بود را کنترل کند، سعی می کرد
تا صدایش را باز یابد. وقتی که خود را برای مقابله با پدربزرگش آماده می کرد
انتظار هر چیزی را داشت اما چنین پیشنهادی خارج از تصور او بود.
فیورکیس. ...
دانلود رمان نیلا با لینک مستقیم و رایگان برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان نیلا از ناب رمان
[caption id="attachment_1554" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان نیلا[/caption]
خلاصه رمان : داستان راجع به دختریه به نام نیلا که دوست پسری به نام آترین داره که عاشقانه همو دوست دارن با مخالفت پدر نیلا با ازدواجشون نیاوش وارد داستان میشه…
بخش از مقدمه : چشمامو باز کردم..تکونی خوردم که زیر دلم شدیدا تیر کشید..آخی گفتم که یه جفت چشم سبز عسلی مقابل صورتم قرار گرفت…
بعد بینی کشیده و لبای نسبتا قلوه ایش…
دستمو گذاشتم رو گونش و کمی از خودم فاصلش دادم تا بهتر ببینمش…
با دیدن آترین مغزم ...
دانلود رمان شفق با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان شفق از ناب رمان
[caption id="attachment_1304" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان شفق[/caption]
خلاصه ی از داستان رمان:
داستان درباره ی دختری به نام شفق که سرکش مغرور و یادگرفته رو پای خودش بایسته میشه گفت بداخلاقه پرستاره وتوی بیمارستان کار میکنه که بایه ……
دانلود رمان عود با لینک مستقیم و رایگان برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان عود از ناب رمان
[caption id="attachment_1150" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان عود[/caption]
به قلم: شیدا شفق
تعداد صفحات: ۶۶۹
خلاصه: این رمان حکایت زندگی دختریست (وانیا) که بعداز طلاق از پسر عموی هوسبازش از طرف خانواده طرد میشود
و مجبور به مهاجرت و پناهندگی در اروپا میگردد اما سرنوشت
او به همان آرامی که خودش تصور میکند پیش نمیرود و این آرامش نسبی که بعداز ۵ سال پناهندگی به دست آورده است
با دزدیده شدن و فروخته شدنش به دلالان خرید و فروش دختر دوباره از بین میرود.
دانلود رمان رویای خام از مرضیه یگانه برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان رویای خام
دلشوره بدی داشتم. بعد از پنج سال این اولین دیدار ما بود.یعنی مرا به یاد میاورد؟!
دستم را برای زدن زنگ در بالا آوردم ولی هنوز جرات زدن زنگ را نداشتم که صدای فریاد زنی مرا کنار در میخکوب کرد.
میرم پس چی فکر کردی، بچتو خودت بزرگ کن تا حالت جا بیاد دیوونه.
در باز شد و مونا جلوی رویم ظاهر شد.خشکم زد.لحظه ای فکر کردم مرا شناخت ولی او باز فریاد زد : بفرما پرستار بچه هم رسید.
صدای فرزاد قلبم را از جا کند : گمشو از خونم ...