دانلود رمان شب عروسی من از ناب رمان
[caption id="attachment_2052" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان شب عروسی من[/caption]
قسمتی از رمان:
– چی شده؟
با حرص نگاهم کرد. بعد دولا شد خرده شیشه ها را جمع کند. دستش را گرفتم.
– با دست؟ صبر کنین جارو و خاک انداز بیارم.
سربلند کرد. از چشم های مهربان عمیقش آتش می باری.
– تو هنوز حاضر نشدی؟
می دانستم چه می خواهد بگوید. نگذاشتم ادامه بدهد.
– باشه این ها رو جمع می کنم. میرم لُپهامو قرمز می کنم که خواستگارها نفرمایند رنگ پریده س و تب ِ لازم داره. لب هامو رُژ می مالم که نفرمایند مثل ماسته.
موهامو باز می کنم ...