دانلود رمان ماساژور هات با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان ماساژور هات با لینک مستقیم
قسمتی از رمان :
مشتري امروزم بازم يه زن پير پولدار بود كه هزارتا درد داشت و فكر ميكرد درمانش فقط ماساژه
به سمتش رفتم بي حرف ملافه ايي كه روشبود و كنار زدم و شروع كردم به ماساژ دادنش يك ساعتي ماساژش دادم
بعد تموم شدن كارم با خستگي از اتاق ماساژ بيرون اومدم دستمو گزاشتم روي كفم و كش و قوسي به بدنم دادم
با صداي ايدا به سمتش برگشتم كه گفت
_دختر تا كي ميخوايي تو اين استخر استعداد خودتو نابود كني با ماساژ دادن زناي ...