دانلود رمان فاصله عشق و دوست داشتن با لینک مستقیم و رایگان
اثری عاشقانه و اجتماعی به قلم فاطمه احمدی است. زندگی هر آدمی از اولین لحظه، شیرین یا تلخ نیست! اسمش را نمیتوان سرنوشت گذاشت؛ اما شاید این تصمیمهای خودمان است که دوران پادشاهیمان را خوب یا بد میکند.
در بخشی از کتاب رمان فاصله عشق و دوست داشتن میخوانیم:
نگاهم به مردی میافتد که سعی دارد با بیرحمی، با استفاده از چتر قطرههای باران را از خود دور کند.
نگاهم را برمیگردانم و به اتاق سادهی بیست متری میدوزم.
اتاق سادهای که از تخت، میز و کمدم تشکیل شده است.
به میز نگاه کردم، مثل همیشه کتابهایم نامنظم روی هم تلنبار شده.
در کودکی فکر میکردم تنها بودن یعنی، کسی جز خودت در خانه نباشد.
من تنها نبودم، شاید هم بودم، نمیدانم!
گیر کردهام میان این بودنها و نبودنها!
من بی تو تنهاترین عاشق روی زمینم!
اما هیچگاه کسانی را که در نبودنت سعی داشتند، تنها نباشم را فراموش نمیکنم!
من نباید فراموش کنم در تنهاییم چه کسانی، همراهم بودند،
وقتهایی که هیچکس را نداشتم، جز یک مشت خاطره تلخ که از تو باقی مانده بود!
شاید ببخشمت اما هیچ وقت جایگاه قبل را در زندگیم به تو نمیدهم!
با حس سوزشی در دستم نگاهم را از اتاق میگیرم.
انگار نه انگار تا الان دستم را دور لیوان چای تازه دم داغ، قلاب کرده بودم و فکر میکردم.
کریستال داغ را در دست میگیرم و به دهانم نزدیک میکنم.
بخار داغی که به صورتم برخورد میکرد، باعث میشد حسی گرم در وجودم، ریشه بزند!
آهی میکشم.
خاطراتی در ذهنم بالا و پایین میشوند!
گویی آمدهاند برای عذاب دادنم!
وقتی حالم خوب نیست، خاطرات زودتر از همه به عیادتم میآیند.
نمی دانم با خاطرات بد اشک بریزم یا با لذت بخشهایش لبخند بر صورتم بنشیند…
افکار هجومآور ذهنم، باز هم مرا در خود غرق میکند…
– آرام بیا بریم دیگه.
صدای سمیه است.
با کلافگی میگویم: