خلاصه کتاب
از تاکسی که پیاده شد هجوم هوای سرد دی ماه پوست صورتش را به گزگز انداخت. شال گردن بافت عزیز جون را تا روی بینی اش بالا کشید و به سمت قنادی آن سوی خیابان رفت.
داخل قنادی هوا گرم بود و خبری از سوز سرمای بیرون نبود. به سمت صندوق رفت و فیشش را بیرون آورد و گفت:
-دیروز کیک سفارش داده بودم.
لحظه ای بعد وقتی کیک خامه ای سفید رنگی که رویش طرح گوشی پزشکی جا خوش کرده بود، مقابلش قرار گرفت...
- نام کتاب: هوژین
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: مرجان مرندی