دانلود رمان شروق با لینک مستقیم
خلاصه رمان شروق
شروق دختری که دچار معلولیته که اونو همیشه از بقیه متمایز میکنه اون کوتاه قامته
که مردم اطراف اونو کوتوله صدا میزنند اما شروق اونقدر قدرتمنده که اجازه نمیده
قدش مانع پیشرفتش بشه همه چی خوب پیش میره تا اینکه اردوان عیارچی وارد
زندگیش میشه و اونو بازی میده تا از موقعیتش سوءاستفاده کنه و بعد از نامزدی
شروقُ رها می کنه اما اوضاع همینطوری نمیمونه و شروق برای درخواست
کمک پیش ادیب کاتب هنرپیشه و کارگردان مشهور که دایی اردوانه میره اما .
رمان پیشنهادی:
قسمت اول رمان شروق
دستم که به سمت زنگ می رفت رو پس کشیدم نمی دونستم تا
چقدر روی این تصمیم مصمم هستم به خودم نگاه کردم. چقدر
این کار می تونه دلمو خنک کنه؟نفسی کشیدم و یاد حرفش
افتادم اون لحظه ی ستم آلود که با پوزخند گفت:
-شروق تو هیچی نیستی انقدر خودتو باال نگیر کی تورو آدم حساب
می کنه؟ تو انقدر ریزی که سخت به چشمِ عموم میای.
اون لحظه از درون فرو پاشیدم اما با ته مونده ی صالبت اکتسابیم
که اون همه اشو ازم گرفته بود گفتم:
-باهات کاری می کنم که سرتو هرجا بگردونی منو ببین از من
بشنوی مغزتو جوری مختل میکنم که به کار امروزت لعنت
بفرستی اون وقت می بینی من با ریز بودنم می تونم بدرخشم
درست مثل یه الماس که ریزه اما درخش و ارزشش اونو قیمتی
کرده
مشتمو جمع کردم و نفسمو از سینه ام خارج کردم. شروق تو نباید
ِباز
ب ی! نباید ضعف هات مانع تو بشن من قبل از اینکه این همه راهو
بیام با خودم اتمام حجت کردم ..