دانلود رمان طغیان (راضیه درویش زاده) با لینک مستقیم
نویسنده: راضیه درویش زاده
ژانر: #عاشقانه #انتقامی
تعداد صفحات رمان: ۸۹۵
خلاصه:
یزدان که از نوجوانی در حجرهی حاج مهدی کار میکند، طی اتفاقاتی راز مرگ پدرش را میفهمد و در صدد انتقام از حاج مهدی بر میآید. او درست روی نقطه ضعف حاج مهدی دست میگذارد؛ دختر کوچکش یاس که سالهاست پنهانی عاشق یزدان است.
یزدان”
با سر و صداهای که حنانه به راه انداخته بود.
چشم هایش رو باز کرد، دستش را بالا آورد و به رسمه همیشگی که
با انگشت اشاره و شصت دو طرف سرش را ماساژ داد تا درد ِ سرش
را التیام بخشد.
صدای حنانه هر لحظه بالا تر می رفت و اخم های روی پیشانی
یزدان عمیق تر، هزار بار گفته بود وقتیخواب ِ انقدر سرو صدا نکند
تا سر درد لعنتی که گاه بی گاه سراغش می آمد و امان از روزی که با
صدای بلندی از خواب بیدار شود. آن موقعس که تا خود ِ شب سر
درد رهایش نکند.
@
حرص زد پتو را که نصفش روی شکمش و نصف دیگرش روی تخت
افتاده بود را پس زد.
پاهایش را از تخت آویزان کرد و با مکث کوتاهی روی تخت
نشست، در آیینه بیضی شکل رو به رویش به چهره ی اخم آلود
خودش چشم دوخت. چهره ی که شباهت عجیب و زیادی به پدر
خدابیامرزش داشت.
دستی به ته ریشش کشید، دستش را بالا تر آورد و چنگی در
موهایش زد.
صدای حنانه بالا تر رفت، گویی با امینه سر مسئله مهمی دعوا می
کرد که اصلا حواسش به خواب بودن یزدان نبود.
دستش را در همان حالی که به موهایش چنگ می زد نگه داشت،
زیر چشمی با نگاهی جدی به پارکت های کف زمین چشم دوخته
بود