خلاصه کتاب
طوباسادات، دختر یازده سالهی آسد صادق حلاجی افتاده دست نامردی شوهرننه. نیمهشب پناهنده میشه خونه تاجر بزرگ شمرون که به بزرگی و جوونمردی شهرهست و میشه کنیز مخصوص زن دخترزا و بیمارش و همبازی پدیده، دختر یکییکدونهٔ حاجیبابا. طوبیسادات تازه داره احساس امنیت میکنه که دست دشمنی روزگار، از دیوار بلند خونهباغ شمرون میگذره و حیاط بهاری خونهباغ رو خزان میکنه...
- نام کتاب: رقصی چنین میانهی میدانم آرزوست
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: ساناز زینعلی