خلاصه کتاب
تهتغاریم... پسری که از بین همهی پسرای من تابو شکسته و داره تکتک خط قرمزهای مادرشو رد میکنه. پسری به اسم نامدار… که شغل پرحاشیهش، این روزها تنها دغدغهی اونه. نامدارِ من، ماساژدرمانگره و چون کاربلد و زبر و زرنگه، بهش میگن معجزهگر.
حالا چرا گفتم خط قرمز؟! چون گاهی مجبوره خلاف میلش، کارهایی رو انجام بده که با هدف اصلیش، یعنی درمانگری، منافات داره… و به نظرتون اون کارها چیه؟
- نام کتاب: دانلود رمان گناه نامدار
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فرشته تات شهدوست
خلاصه کتاب
فیلمی از رابطهی ج ن س ی یک مرد مومن و سرشناس در سرتاسر اینستاگرام پخش میشه و حسابی جنجال درست میکنه! پخش کنندهی این فیلم دختر ۱۷ ساله ایه که
- نام کتاب: اتانازی
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: هانی زند
خلاصه کتاب
عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچی بند نیست
با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثروت همیشه عصبی و ناارومِ.....
بخاطر گذشته عجیبی که داشته خشونت وجودش غیرقابل کنترله
انقد عصبی و خشن که همه مدیر برنامه هاش سر یه هفته فرار می کنن و خودشونو گموگور می کنن
تا وقتی که پای سراب به عمارتش باز میشه
مدیربرنامه جوون و آرومی که طلاق گرفته و یه دوقلو داره دختری که زندگیش بخاطر عقاید قدیمی یسریا جهنم شده
تنها چیزی که می خواد خوشبختی و آرامش بچه هاشِ...
- نام کتاب: سراب من
- ژانر: طنز #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: فرناز احمدلی
خلاصه کتاب
از بچگی تو گوشم خوندن فریا ناف بریدمه!
من نامی شهیاد مردی قدرتمند و جدی تمام زندگیم رو از دور تماشاش کردم که غرایزم کار دستم نده!
انقدر غرق فر موهاش و شیطنت چشمهاش شدم که یادم رفت اون از وجود من توی زندگیش بیخبره!
اون ناف بریدهی من بود و قولش رو بهم داده بودن و حتی از این که مال منه خبر نداشت!
پس وقت این رسیده بود که خودم رو بهش نشون بدم!
خیال میکردم همهچیز طبق نقشه پیش میره و اون برای همیشه مال من میشه ولی فکرش رو هم نمیکردم که فرشته کوچولوی من یه کله آتیشیه سرکش باشه که مدام نه روی حرفم میاره و ازم سرپیچی میکنه!
- نام کتاب: آنائل رانده شده
- ژانر: عاشقانه #هیجانی #اجتماعی
- نویسنده: سحر نصیری
خلاصه کتاب
ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه .
روزی از روزا ، این دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه و غافل از اینکه امیرحافظ به سس خردل حساسیت داره و نمیدونه قراره بخاطر این سس خردل زندگیشون بهم گره بخوره!
- نام کتاب: سس خردل
- ژانر: طنز #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: فاطمه مهراد
خلاصه کتاب
-گفته بودم بهت حاجی! گفته بودم پسرت بیماری لاعلاج داره نکن دختررو عقدش نکن.. خوب شد؟ پسرت رفت سینه قبرستون و دختر مردم شد بیوه!
حاجی که تا آن لحظه سکوت کرده با حرف سبحان از جایش بلند شد و رو به روی پسرکش ایستاد..
-خودم کم درد دارم که با این حرفات مرهم میزاری روش؟
دستش را روی قفسه سینه اش میگذارد و کمی به عقب میرود..
-قلبم مچاله شده از پر پر شدن ناصرم..چه میدونستم شب عقدش دسته گلم از دست میره؟
خانُم بزرگ با چشمان اشکی خیره حاجی میشود و دوبار روی پایش میکوبد.
-بمیرم برای ناصرم..حالا جواب دختره و خانوادش رو چی بدیم حاجی؟ سیاه بخت شد دختر مردم.
- نام کتاب: هایکا
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: الناز بوذرجمهری
خلاصه کتاب
سرمه آقاخانی دختری که بعد از ورشکستگی پدرش با تمام توان برای بالا کشیدن دوبارهی خانوادهاش تلاش میکنه.
با پیشنهاد وسوسهانگیزی از طرف یک شرکت، نمیتونه مقاومت کنه و بعد متوجه میشه تو دردسر بدی افتاده…
میراث قجری مرد خوشتیپی که حواس هر زنی رو پرت میکنه، اصلا اون چیزی نیست که نشون میده.
نه یک جنتلمن نه یک مرد قانونمند.
میراث قجری، مردی که دو چهره و دو زندگی داره!
ورود این شازده قجری به زندگی تکراری سرمه نظم و آرامشش رو بهم میزنه و…
- نام کتاب: دانلود رمان به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ
- ژانر: به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ
- نویسنده: مهدیه افشار
خلاصه کتاب
چشمها دنیای عجیبی دارند،
هزاران ورق را سیاه کن و هیچ...
خیره شو به چشمهایش و تمام...
حرف میزنند،
بیصدا، بیفریاد، بیقلم...
ولی خوانا...
این خواندن هم قلب های مبتلا به هم می خواهد...
من از ابتلا به تو و خواندن چشمهایت گذشتهام...
حافظم تو را..
- نام کتاب: یمنا
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: صاحبه پور رمضانعلی
خلاصه کتاب
فقط2تا غریبه بودیم با جاذبه ای ممنوعه و کششی دوطرفه..و فقط برای سکس، هیچکدوم بیشتر ازاین نمیخواستیم.
هرگز به پسری به این شدت جذب نشده بودم،پس یه شب بعد از کار اونو به خونه بردم و باهاش خوابیدم.
فردای اون روز وقتی هردو لخت تو تخت بودیم کسی باهاش تماس گرفت.
برادرم!
اون لحظه ای بود که فهمیدم اون بهترین دوست برادرم،یه میلیاردر زنبازِ بکن درو و مدیرعامل شرکتیه که توش کارآموزی میکردم.
حتی بااینکه میدونستم باید ازش دور بمونم، نشون دادم که منم انسان و جایزالخطام.
همه چی بینمون فقط *** بود
فقط *** چون اون بینظیر بود.
فقط *** چون من قرار نیست عاشقش بشم.
فقط *** چون من3ماه آینده ازاینجا میرم و نمیخوام برادرم منو بکشه و نمیخوام کسی بفهمه که اون راز شیطانی کوچیک منه.
اون فقط یه دخترباز و هرزست.
ولی وقتی حقایق رو بشه همه چی توی زندگیمون منفجر میشه..
- نام کتاب: دخترباز
- ژانر: #عاشقانه #اروتیک #بزرگسال #خارجی
- نویسنده: کیتی ایوانز