خلاصه کتاب
سروصدایی که به یکمرتبه از پشتسرش به هوا خاست، نگاهش را که دقایقی میشد به میز میخ شده بود، کند و با رخوت گرداند.
پشتسرش، چند متری آنطرفتر دوستانش سرخوشانه سرگرم بازیای بودند که هر شب او پای میزش بساط کرده بود و امشب برخلاف تمام شبهایی که او خودش دوستانش را آنجا جمع میکرد، نه حوصلهی بازی محبوبش را داشت و نه دوستانی که نگفته هم حالِ ناخوشِ امشب او را درک کرده بودند و او را با خودش و بزمی که روی میز برای خود برپا کرده بود تنها گذاشتند.
- نام کتاب: یک تو
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: مریم سلطانی
خلاصه کتاب
داستان درباره دو برادریست که به جبر روزگار، روزهایشان را جدا و به دور از هم سپری میکنند؛ آروکو در ایران و دیاکو در دبی!
آروکو که عشق و علاقه او را به سمت هنر و عکاسی و تئاتر کشانده است، با دختری به نام الآی آشنا میشود؛ دختری که مهارتش در تئاتر و بازیگری زبانزد است.
در سوی دیگر داستان دیاکو وجود دارد. دیاکویی که نزدیکانش قصد زمین زدن او را دارند، اما با برگشت او به ایران ورق برمیگردد و همه چیز را تغییر میدهد...!
- نام کتاب: هوکاره
- ژانر: عاشقانه اجتماعی
- نویسنده: مهسا عادلی
خلاصه کتاب
چند ماهی از مفقود شدن آیدا میگذرد. برادرش، کمیل همه محله را با آگهی گم شدن او پر کرده، اما خبری از آیدا نیست. او به خانه انتهای بنبست مشکوک است؛ خانهای که سکوت طولانیاش با ورود طاهر و سوده و بیوک از هم میشکند و خلوت بابونه، دختر خانهی بنبست با ورود یکباره همه اعضای خانواده از هم میپاشد.
اما این همه ماجرا نیست...
- نام کتاب: آقای پینوشه
- ژانر: عاشقانه معمایی
- نویسنده: آزیتا خیری
خلاصه کتاب
آدامو به عنوان کوچیک ترین برادر خانواده ی بدنام فالکون، تو خون و خشونت بزرگ شده. تو گذشته مواد مخدر راهی برا مقابله اش با این موضوع شده بود.
القا شدن به مافیا مثل برادراش سرنوشتشه، ولی هیچ وقت کار مورد علاقه اش و اشتیاقش نبود. اما وقتی برگزارکننده و یکی از راننده های مسابقات خیابونی غیرقانونی موفق خانوادش شد، در نهایت مسیرشو تو دنیای خشن مافیایی پیدا کرد.
ولی هدفش تنها چیزی نبود که تو جاده های پر از هیجانی که خونه اش میدونه کشف کرد…
دینارا میخایلوف تنها راننده ی زن مسابقه های رالیه که نادیده گرفتنش سخته. و نه فقط بخاطر موهای قرمز شعله ور و سبک رانندگی خشنش، بخاطر اینکه پرنسس براتواس و مجازه تو قلمروی دشمن رانندگی کنه.
- نام کتاب: شهوت پیچیده
- ژانر: عاشقانه #هیجانی #اروتیک #مافیایی #خارجی
- نویسنده: کورا ریلی
خلاصه کتاب
دُرنا که مادرش رو از دست داده و مستقل از پدرش زندگی میکنه، پیامهای ترسناکی دریافت میکنه.. از نقاشی کُشتن یک دختر تا عکس خصوصی خودش توی آپارتمانش.. دُرنا تک فرزند پدر و مادریه که دیر بچه دار شدن و جزء البرز که دوست خانوادگیش هست همدمی نداره.. منشاء این وحشت گذشته ایه که دُرنا با یادآوریش باید از گروه خبیث بگه که …….
- نام کتاب: هفت خبیث
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: بهاره حسنی
خلاصه کتاب
عشق دردسریه که آنا کاوالارو براش وقت نداره.
فعلا فقط یه هدف تو زندگیش داره: اینکه طراح مد و فشن بشه.
افراد شاخص شیکاگو در حال حاضر از استایلش کپی میکنن، و قطعا نه به این دلیل که دختر رئیس مافیای بدنام شهره.
وقتی آنا تو یه مؤسسه ی مد مشهور جهانی تو پاریس پذیرفته میشه، شرط پدرش اینه که محافظش همراهش باشه.
آنا قطعاً بدش نمیاد با محافظ بداخلاق و جدیش چند هفته سرگرمی بدون قید و شرط داشته باشه.
سانتینو بیانکی اینفورسر اوت فیت شد چون هیجان شکار و کشتنو دوست داشت.
نگه داری از دختر کاپوش یه وظیفه ی محترمه که نمیتونه رد کنه.
افکارش در مورد آنا؟ قطعا محترم نیست
- نام کتاب: سقوط از فضیلت
- ژانر: عاشقانه بزرگسال خارجی انتقامی مافیایی
- نویسنده: کورا ریلی
خلاصه کتاب
دختری که تو پرورشگاه زندگی میکنه و طی اتفاقاتی بزرگترین باند مافیا به خاطر نجات جون خواهرش برای اِهدای مغز استخوان اون و میدزده و دشمن سرسختی که برای پیدا کردن خواهرِ گمشدهاش از پرورشگاه وارد بازی کثیفی میشه و دوتا برادر باند مافیا عاشق دختری میشن که حاضر میشن برای به دست آوردنش باهم دشمن بشن.
رئیس باند مافیا با خواهر خودش به اجبار رابطه برقرار میکنه و کلی بلا سرش میاره به خاطر گذشته سیاهش و دنبالِ انتقامِ اما این بین قلبش اسیرِ دختری میشه که زندگیش و عوض میکنه و..
- نام کتاب: هپروت
- ژانر: مافیایی_جنایی_عاشقانه_اروتیک
- نویسنده: مه سا
خلاصه کتاب
خسته از سرپا ایستادن طولانی مدت، قوطی های کنسرو لوبیایی که یکی پس از دیگری میرسند را برمیدارد و داخل جعبه میچیند. کار یک نواختی که مجبور است هر روز از ساعت هفت و نیم صبح تا چهار عصر انجام بدهد!
بازدمش را خسته و کلافه بیرون میفرستد.
_ چیه دخترم؟ هی آه می کشی امروز؟
نگاهی به منصوره خانم میاندازد و لبخندی که بی شباهت به پوزخند نیست، تحویلش میدهد. انگار که بخواهد دقودلیاش را خالی کند، میگوید:
_ چیزی نیست منصوره خانوم، خوشی زده زیر دلم!
منصوره خانم سری تکان می دهد و می گوید:
_ ناشکری نکن مادر!
- نام کتاب: فصل انار
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فائزه عامری
خلاصه کتاب
یاحا، موزیسین و استاد موسیقی جذابیه که کاملا بیپروا و بدون ترس از حرف مردم زندگی میکنه و یه روز با دیدن ژینو، دانشجوی طراحی لباس جلوی دانشگاه، همه چی عوض میشه...
یاحا هر شب خواب ژینو و خودش رو میبینه در حالی که فضای خوابش انگار زمان قاجاره و همه چی به یه کابوس وحشتناک ختم میشه! حتی بهترین روانشناسها هم نمیتونن یاحا رو از شر اون کابوسهای عجیب نجات بدن تا اینکه ژینو برای فرار از یه ازدواجِ از پیش تعیین شده و واسه نجات جونش، طی شرایطی به یاحا پناه میبره و همخونهی استاد دانشگاهی میشه که در اون درس میخونه! کم کم پرده از رازهای پشت اون کابوسها برداشته میشه...
- نام کتاب: ژینو
- ژانر: عاشقانه انتقامی اجتماعی
- نویسنده: هاله بخت یار