دانلود رمان ممنوعه بودی برام با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان ممنوعه بودی برام با لینک مستقیم
بخشی از رمان ممنوعه بودی برام:
وارد رستوران شدیم و روی یه میز چهار نفره نشستیم، دنبال یه فرصت بودم که با آرمیا حرف بزنم و بهش بگم که همه چی رو میدونم…
میخواستم بفهمم دردش چیه برای همین باید یه جوری برسام و اسا رو دَک میکردم…
برسام:چی بخوریم؟؟؟
+کوفت میخوریم.
برسام:حالا بیا بزن، صورتم سرخ شد.
زدم زیر خنده و گفتم:
+میگم تا غذا اماده میشه تو و اسا برید واسه خونه خرید کنید وسایلارو هم بزارید بعد بیایید که یه دوری هم بزنیم.
آسا:خوب چه کاریه برگشتنی ...