دانلود رمان شیطنت عشق با لینک مستقیم و رایگان
قسمتی از رمان:
-بهرادباتوام هااااااا -جانم مادربگومیشنوم -بروپایین بابات کارت داره -واااااامامان ازمن بدترشدی بابا باپایین من چیکا داره -بهرادمسخره بازی درنیاربلندشوبرو -مامان گلی بیادستموبگیربرم ببینم بابا با پایین من چیکاداره
-بهرادازدست تو اصلامن میرم حوصله مسخره بازی هاتو ندارم بالبخندبه هیکل تپل وبامزه مامان نگاه کردموگفتم -باشه حالاقهرنکن گل گرون شده -گل پسر بیابریم -مامان توبروگل پسرت میاد مامان باخنده رفت بیرون رفتم جلواینه:خوووووووخوشکل بهرادبروپایین ببین کچلی باهات چیکاداره بادست یکم موهاموبالاپایین کردم
ایول به بهراددخترکش(هه بهرادم مثل من اعتماد به نفس کاذب داره شومابه بزرگواریتون ببخشیدش جوونه)
ازپله ها داشتم میرفتم پایین که صدای باباروشنیدم -خانوم من میخوام این امرصورت بگیره
(اه چقدکتابی حرف میزنی) -محسن توروخدا بهش فشارنیار -اهم اهم سلام بر پدرو مادرگرام بحثتون سرفشاربود داشتیدمیگفتید مامان لبشوگازگرفت وگفت
:بهراد دوباره شروع نکن -باباوقتی مامان اذیت میشه چرابهش فشارمیاری؟ -پدرسوخته بشین سرجات(اوه اوه دوباره ازاین کلمه استفاده کردیعنی حرف نباشه بهرادزرتوپرت موقوف بتمرگ سرجات) -اِ اِ اِ بابانگوووتوکی سوختی که ماخبرنداریم
ما جیز غالتیم اق محسن به مامان نگاه کردم تابفهمم چه خبره مامان که بهزورجلوخندشوگرفته بود
یه چشم غره بهم رفت که یعنی زیپ دهنتوببند واااااا چرااینجوری میکنن خوووویه دفعه جاشام منوبخورن دیگه نشستم
رومبلوگفتم:بابا باپایین من چیکاردارید؟ این دفعه مامان نتونست جلوخندشوبگیره شروع کردبه خندیدن بابا با تعجب گفت:چی؟؟؟؟؟؟