دانلود رمان چهل سالگی با لینک مستقیم و رایگان
نویسنده: ناهید طباطبایی
خلاصه ای از داستان رمان:
شده بود یک انار یک انار خشکیده که پشت یک مشت خرت و پرت گوشه ی یک انبار زیر شیروانی افتاده بود
و اگر کسی برش می داشت و تکانش می داد می توانست صدای به هم خوردن دانه های خشکش را بشنود.
بوی ماندگی را در بینی اش احساس می کرد.
بوئی ترش و شیرین که برهوا می ماسید آن را سنگین می کرد
و مانند لایه ای از عرق بر پوست او می نشست.
.دلش می خواست از جایش برخیزد و بگریزد.
اما فقط توانست یکی از انگشت های دست چپش را تکان بدهد
و با همان حرکت احساس کرد که یکی از دانه های انار پر از آب شد.
دوباره سعی کرد واین بار پنجه پای راستش خنکای ملافه را به درون کشید. داشت سرشار می شد.