دانلود رمان تو هنوز اینجایی
نویسنده: safe9433
تعداد صفحات: 326
صفحه ی اول رمان:
از درون کیف پولم دو اسکناس ده تومانی بیرون آوردم و به سمت راننده گرفتم .
کیف را روی شانه ام جابجا کردم و پیاده شدم . نگاهم متوجه اتومیبل سیاه رنگ حاج کاظم فلاح شد . لبخند زدم .
– بفرمائید خانم .
دو اسکناس کثیف و مچاله شده را از دست راننده گرفتم . صاف ایستادم . ثریا خانم قبل از همه پیاده شد .
خوش پوش تر از همیشه به نظر می رسید . مانتو و شلوار سِت سیاه رنگ و روسری ساتن طلایی بر سر داشت .
جلو رفتم و بعد از سلام، گونه اش را بوسیدم . بوی عطر شیرین همیشگی اش را می داد .
به چند تار موی بیرون زده از روسری اش خیره شدم و همزمان لبخند زدیم .
موهایش را رنگ کرده بود .
قبل از احوال پرسی، با خارج شدن حاج کاظم از اتومبیل یک قدم به عقب برداشتم و سلام دادم .
حاج کاظم با لبخند فاصله میانمان را طی کرد و جلو آمد .