دانلود رمان دیوانه عاشق با لینک مستقیم و رایگان
خلاصه رمان:روشنا دختریه که به خاطر مرگ نامزدش تعادل روحی نداره و تحت نظر پزشکه…
قسمتی از رمان:
روشنا نشسته بود رو صندلی و داشت سالاد درست می کرد نسرین هم داشت ظرفا رو می شست که یکدفعه صدای خنده ی روشنا بلند شد…نسرین دست از شستن ظرفا برداشت رفت طرف روشنا و گفت:روشنا مادر به چی می خندی؟!
روشنا در حالی که می خندید دستشو گرفت جلو صورت نسرین و گفت:مامان دستم برید…داره ازش خون میاد.
نسرین با بغض گفت:مادر این چیش خنده داره؟؟پاشو اصلا نمی خواد سالاد درست کنی.
روشنا در حالی که بلند می شد بلند داد زد:چیزی نیست اهورا یه بریدگی جزئی، ناراحت نباش الان خونش بند میاد.