نویسنده : هکرقلب دانلود رمان دلارام برای موبایل و کامپیوتر از ناب رمان داستان در مورد دختری است به اسم دلارام. طی اتفاقاتی، با یه پسری مغرور و البته مهربون به اسم شاهین آشنا میشه. دلارام، برادری به اسم داریوش داره که دانیال پلیسه و برای دستگیری شایان (برادر شاهین) و عموی شاهین که رئیس باند چشم عقاب هستند، وارد باندشون میشه و… ژانر: عاشقانه، پلیسی، درام، طنز
مقدمه : -صدایم را میشنوی؟ جوابی نداد، انگاری که کر و لال باشد. باز گفتم: من را نگاه کن. اما چشم هایش بسته بود. تکانش دادم، اما حرکتی نکرد. چشمم به کاغذ روی میز افتاد که رویش نوشته بود: -دیر آمدی، نیمه جانت را کشتند.
**** در خانه را به هم کوبید و با گریه از خانه دور شد. آن قدر دور شد که خسته شد. روی زمین نشست. بیصدا گریه میکرد. صدایی، او را متوجه خود کرد که گفت: -مشکلی پیش آمده خانم؟ دخترک، ترسیده سرش را از پاهایش برداشت و به پسر رو به رویش نگاه کرد و با لکنت جواب داد: ن..نه…نه، مشکلی نیست. سریع اشک هایش را پاک کرد و از زمین بلند شد. دوید و از آن جا دور شد. به پارکی رسید و آنجا بر روی نیمکتی نشست. پسری هم کنار او نشست. بی توجه به پسری که کنارش نشسته بود، به رو به رو خیره شد. غرق اتفاقات امروز بود. آهی کشید. پسر با تعجب نگاهش کرد و گفت: -اتفاقی افتاده؟! دختر بدون مقدمه، از دل پرش به آن غریبه گفت: -شش سالم بود، برادرم رو ازم جدا کردن. مادرم از دوری پسرش، بعد سه ماه، دق کرد و مرد. پدرم بعد چهلم مادرم، واسم نامادری آورد. نامادری خوبی بود و بد رفتاری نمیکرد، اما اونم بعد هفت سال فوت کرد. بابام یه زن دیگه ای گرفت. اما این یکی، هر روز من رو میزنه. بابام چیزی بهش نمیگه.
ناب رمان نامی آشنا برای علاقه مندان به خواندن رمان و کتاب،
بعید است علاقه مند به خواندن رمان باشید و حداقل یک بار به ناب رمان سر نزده باشید
بیش از 4000 رمان رایگان و فروشی در سایت بیانگر قدمت ما در این حوزه می باشد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ناب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.