دانلود رمان ارباب حریص من
سامیار، ارباب هوس بازی که عاشق دختر ۱۶ سالهای به اسم گندم میشه و اون رو برای برطرف کردن نیازهاش به مدت یک ماه عقد میکنه، اما این عشق و هوس زیاد دووم نمیاره و گندم رو از عمارت بیرون میکنند تا اینکه به دستور مادربزرگ ارباب توسط مردی به اسم مهدیار دزدیده میشه و ناخودآگاه عاشق هم میشن. و…
قسمتی از رمان :
*گندم*
-اَه این کارام که تمومی ندارند. آخه مگه یه دختر شونزده ساله چقدر جون داره که انقدر باید تو این قصر جون بکنه. شیطونه میگه برم، فک این زنیکه سلیطه رو خرد کنم. همهاش دستور میده، انگار فقط من اینجا خدمتکارم.
+ چی شده باز داری غر غر میکنی؟!
دستم رو روی سینهام گذاشتم و هینی خفهای کشیدم.
-آخ سرور جون، تو که من و کشتی. ده دفعه گفتم اینطوری وارد نشو.
+ من سرفه کردم، تو خیلی غرق افکارت بودی. بگو ببینم این دفعه برای کی نقشه کشیدی؟
لبخند شیطانی زدم و در گوشش آروم گفتم:
-اون حمیده سلیطه!
لپم رو کشید.
+ بسپار دست سرنوشت، خدا خودش تقاص پس میگیره. -تو اون که شکی نیست، اما وقتی من میتونم اذیتش کنم چرا بیکار بمونم؟
+ من چی میگم تو چی میگی! بدو بیا این سیب زمینیها رو خلالی خرد کن که شب مهمون داریم. -وای بازم مهمون؟ سرور جونی با دستش زد روی گونهاش و گفت:
+ خاک تو سرم، دختر تو چرا انقدر پرو شدی؟
خندهای کردم و گفتم:
-چون دارم بزرگ میشم.
+ واسه چی بیکار نشستی؟
نگاهی به پشت سرم انداختم که سلیطه خانم عین جن ظاهر شده بود.
-داشتم شروع میکردم.
+ پذیرایی و باید برق بندازی فهمیدی؟ امشب آقا تشریف میارن.
-آقا کیه؟
+ تو به این چیزا کاری نداشته باش. زود باش
دانلود رمان دکمه و بخشش (جلد 6 مجموعه دکمه) با لینک مستقیم
دانلود رمان در طلوع وسوسه ام کن با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
[…] دانلود رمان ارباب حریص من با لینک مستقیم […]
[…] دانلود رمان ارباب حریص من با لینک مستقیم […]
[…] دانلود رمان ارباب حریص من با لینک مستقیم […]