دانلود رمان معرکه ماه با لینک مستقیم
خلاصه:
دکتر ماهورا کرامت ، استاد دانشگاه و طراح دکوراسیون داخلی به تهدید و اجبار پیرمرد هشتاد ساله ای ، ناچار میشود تا سر آبرویش قمار کند … دختری که تلاش میکند تا جایگاه و اعتبار زنانه اش را حفظ کند ، در یک شب دودمانش بر باد می رود و چاره ای جز تسلیم ندارد !
چهره ی موذی مرد مقابلش انداخت استکان را روی میز مقابلش قرار داد.
عصایش را به کنار صندلی چسباند و با لبخندی پرسید :
-بالاخره ما نفهمیدیم ، میخوای بفروشی یا بازسازیش کنی ؟
نفس سنگینی بیرون داد با حالتی که در آن بی حوصلگی موج میزد گفت :
-فروشنده¬ام سالار خان … من از این خونه و این اتاقا خسته شدم. گفتم
شما بیای یه سری بزنی ببینی چطوریه؟ چون خودم که الان پولشو ندارم
بکوبم و بسازم!
سالار خان دستی به سبیل های پرپشت سفیدش کشید و تابی به آن ها داد.
متفکرانه نگاهی به اتاقی که در آن بود انداخت و چشمش به پنجره ی
مقابلش افتاد. نور خورشید مستقیم به داخل سالن می تابید
درختان تنومند و قدیمی که تا طبقه ی چهارم ساختمان قد کشیده بودند و
گنجشک هایی که روی آن نشسته و آواز می خواندند باعث لبخندش شد و
گفت :
-حیفه واسه کوبیدن. اونم با این طراحی اولیهاش که حسابی دلباز و نورگیره،
یادمه برای ساخت این ساختمون و متریالش زحمت زیادی کشیدی …
-دیگه از سکه افتاده استاد. اینجا رو باید داد دست بساز و بفروش.
مرد سری تکان داد و لب زد: چی بگم . مال خودته. خود دانی .
قدم هایش را از روی حیاط خانه به سمت داخل کشید و با دستانی که در جیب
هایش بودند و قدم های آرام و شمردهای، سعی میکرد وجب به وجب
ساختمان را با وسواس طی کند. گوشه و کنار سالن طبقه اول را نگاهی
انداخت. طراحی خوبی داشت، مزیتش این بود که سالن ستون نداشت .
روشن بود … سراسر اتاق پنجره میخورد و مشرف به حیاط بود
[…] دانلود رمان معرکه ماه با لینک مستقیم برای موبایل و کامپ… […]