دانلود رمان یه راهی پیش روم بزار با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان یه راهی پیش روم بزار با لینک مستقیم
نویسنده:crow96
تعداد صفحات:117
خلاصه:
داستان دختری به نام طناز فرهمند که طی یک اتفاق با پسرخاله اش عرفان که یک حس تنفر بهش داره همکار میشه
و برای گذروندن یک دوره کاری و شراکت مجبور به یک ازدواج صوری و نقش بازی کردن در مقابل همه میشن
اما توی این ازدواج صوری اتفاقی می افته که باعث میشه طناز…
ژانر: #ازدواج_اجباری #عاشقانه
صدای زنگ تلفن توی خونه پیچید. منم توی اتاقم مشغول چک کردن ایمیل هام بودم. اصلا توجهی به تلفن نکردم و به کار خودم ادامه دادم
.
یه ایمیل از رئیس شرکتی که توش کار می کنم برام اومده. بازش کردم؛ برام نوشته بود یه موضوع برای پایان نامه ات پیدا کردم. پس فردا که بیای شرکت بهت می گم. خوشحال باش. محمدی.
خوشحال شدم که موضوع برای پایان نامه ام پیدا شده، بخصوص این که برای یه شرکت بود و طرحم و به راحتی می شد عملی کرد.
دو سال آخر دبیرستانم و به خاطر المپیاد پیچوندم.
بخاطر همین دو سال زودتر از بقیه وارد دانشگاه شدم. ترم آخر مهندسی پزشکی هستم
و برای سابقه کار توی یه شرکت کار می کنم. این منم طناز فرهمند، بیست و یک ساله از تهران.
یعنی موضوع واسه پایان نامه چی می تونه باشه؟
توی همین فکرا بودم که مامانم یکدفعه وارد اتاق شد و کنار در ایستاد و گفت:
ـ طناز یه خبر؟
ـ چی؟
مامان ـ خیلی بی احساسی.
ـ می دونم.
و بعد دوباره مشغول انجام دادن کارام شدم.
مامان ـ خاله ماهدخت زنگ زد گفتش فردا همه خونشون دعوتن. ما هم جزو همه ایم دیگه، میای؟
ـ نه معلومه که نمیام. چو دانی و پرسی سوالت خطاست. من از اونا بدم میاد. حال نمی کنم باهاشون، اَه اَه اَه….
مامان به میز تکیه داد و گفت :
ـ چرا بدت میاد آخه؟ دلیل بیار؛ نکنه بهشون حسودیت میشه؟
ـ اولا که من آدمی هستم که یکدفعه همین جوری از یکی بدم میاد، دوما دلیلی ندارم، سوما من به چیه اونا حسودیم بشه آخه؟ خودم به این خوبی، خوش اخلاقی، خوشگلی، درسخون….
مامان ـ اخلاق و که راست گفتی.
ـ خیـــــلی.
بعد مامان گذاشت و رفت، من موندم و مهمونی و پایان نامه و حوضم.
راستی من چند وقته خاله ماهدخت اینا رو ندیدم؟ بچه هاش و که اصلا قیافشون رو یادم نمیاد. هر سری که همدیگه رو قرار بود ببینیم یا من نبودم یا بچه های اونا! به هر حال من از بچه هاشون بخصوص اون عرفان خیلی خیلی بدم میاد. اصلا فکرش و نکنید، هیچ دلیل هم برای تنفر ندارم. چرا فکرش و می کنم؟ خلم ها….
من که قرار نیست برم. با خیال راحت و خوش حالی تموم هندزفری رو گذاشتم توی گوشام و صداش و بلند کردم که مهمونی فردا رو فراموش کنم.
دوست دارم، دوست دارم هنوز عشق منی
دانلود رمان یه راهی پیش روم بزار با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
