دانلود رمان هفت خاج از فاخته حسینی با لینک مستقیم
نویسنده : فاخته حسینی
✨ ژانر : #عاشقانه
📑خلاصه :
در شبی که باران همزمان متوجه خیانت خواهر و نامزدش و همچنین بالا کشیدن داراییشان توسط دشمنی مجهول می شود،
توسط نامزدش، سعید به او داروی مخدر اسکوپلامین تزریق می شود.
او که در گریز از سعید است حینی که هوشیاری اش تحلیل می رود کسی را زیر می گیرد و با تهدید های سعید بنا بر لو دادنش به پلیس، مجبور به فرار از ایران می شود
و اتفاقاتی گریبانش را می گیرد که پس از چندین ماه تصمیم به بازگشت می گیرد تا از دست رفته هایش را پس بگیرد.
از سمت دیگر کامیاب است، پسری در به در به دنبال کار و عاشق پیشه پریسا خواهر باران
.به طور اتفاقی باران را در قماری در عوض پول می برد و این می شود آغاز آشنایشان
ساک دستی اش را زیر بازویش گرفت و خودش را بیشتر به پنجره نزدیک کرد چند ساعتی از حرکتشان می گذشت و او کم طاقت از پنجره به رنگ روشن آسمان که داشت رو به تیرگی میرفت خیره بود.
همچنان سنگینی نگاه مردی که صندلی رو به رویش را پر کرده بود بر چهره اش بود و آزارش میداد. کلافه از ساعات طولانی لب بر چهره پهن کرد و بی صدا “پوف” کشید
. سر به شیشه پنجره تکیه داد آه و ناله های پیرزنی که کنار دستش بود از یک طرف و بچه کوچک صندلی پشت سرش حدود یک ساعتی میشد که بیوقفه
میزد. از بین شیار دو صندلی نیم نگاهی به عقب انداخت از چهره برافروخته مادر کودک دریافت خودش از آن وضعیت ناراضی و شرمنده است.
باز سر چرخاند که چشم در چشم مرد صندلی جلویی شد که مدام گردنش را به عقب می چرخاند و به او خیره میشد. نگاه او را که بر خود دید، اندکی تنهاش را بالا کشاند و در جایش نیم خیز شد.
دستی که تسبیح کوتاهی از آن آویز بود را روی سینه نهاد و گوشه لبش بالا رفت که سبیل های تابیده شده اش تا کنار بینی بالا رفت باانزجار نگاه از صحنه مقابلش گرفت. صدای نخراشیده اش