دانلود رمان سودازده با لینک مستقیم و رایگان
داستان بدون اغراق و بزرگ نمایی آدم‌هایی معمولی مانند خودتان است؛ دقیقاً همان چیزی که در زندگی واقعی وجود دارد.
قصه‌ی عشقی که در دل اجبار شکل می‌گیرد.
داستان تاوان، بزرگ شدن و تغییر است. میعاد و وفا به اجبار با هم ازدواج می‌کنند،
میعاد از وفا کینه به دل دارد و برای آزار دادن او از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند.
اما روش وفا فرق دارد. او آدمی منطقی است که سعی می‌کند همه چیز را با درایت پیش ببرد اما…
بخشی از رمان:
زندگی را بازیچه خودشان کرده بودند. نگین میعاد را گول می‌زد، میعاد وفا را زیر پا له می‌کرد،
اشرف تنها به خود و فرزندانش اهمیت می‌داد،
فریده سنگ پسرش را به سینه می‌زد و در آرزوی خلاص شدن از موجود نفرت انگیزی بود که وبال پسرش شده بود
و برای آن تلاش می‌کرد، هدایت الله خان از اینکه داماد پولدار و با سوادی گیرش آمده بود،
به خود می‌نازید، عاطفه برای بر هم زدن رابطه‌ی میعاد و وفا، رابطه‌ای که در اصل نابود شده بود، خیال پردازی می‌کرد،
سهیل بی‌آنکه بفهمد قلبش برای وفا می‌زد و ته ذهنش به داشتنش فکر می‌کرد،
پژمان در صدد آدم کردن فرزند بی‌کفایتش بود و اما وفا… وفا تنها کسی بود که همه داشتند بازی‌اش می‌دادند
و خودش کسی را بازی نمی‌داد. تنها کسی بود که “رو” بود. تنها کسی که حقیقی بود و تنها کسی که مورد ظلم قرار گرفته بود…
تصمیمش را که گرفت، به فریده خانم زنگ زد و ماجرا را برایش شرح داد. منطقی‌ترین راه ممکن؛ در جریان گذاشتن خانواده‌اش بود.
