دانلود رمان دیکتاتوری با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان دیکتاتوری با لینک مستقیم
سالهای سال زحمت کشیدم تا به اینجا برسم،تا بشم معروف ترین
وکیل شهر،تا کسی من رو بخاطر اسم و رسم پدرم نشناسه بلکه
بخاطر مهارت خودم شناخته بشم.
نفسم رو به بیرون فوت میکنم و از پله ها پایین میرم.
چند پله پایین تر میرم اما با حس سنگینی نگاه کسی سر بلند
میکنم و نگاهم میخ چشم های سیاهی میشه که خیره به من از
پله ها بالا میاد.
درست در مقابلم میایسته،فاصله اش با من فقط دو پله ست اما باز
هم انگار قدش چند سانتی از من بلندتره.
بی ملاحظه به چشم هام خیره میشه و بعد نگاهش می لغزه و
روی لب هام میشینه.
اون بی پروا به لب هام زل میزنه
از نگاهش پیداست که داره تفریح میکنه، از خجالت لب میگزم و
اون تنها پای چشم هاش چین میخوره اما لب هاش به خنده باز
نمیشه.
هرگز آدم خجالتی نبودم اما حالا حس میکنم گونه هامگر گرفته.
جسورانه یکه تازی میکنه، پایین تر میره و به اندامم خیره میشه.
از نگاه خیره اش،از این همه نزدیکی،از چشم هاش که جسارت
خاصی داره میترسم.
برای اینکه زودتر از دستش خلاص شم خودم رو کنار میکشم تا
رد بشه.
پوزخندی که میزنه اعصابم رو تحریک میکنه اما حتی جرات نفس
کشیدن هم ندارم.
یکی از دست هاش رو توی جیبش فرو برده و با ژست خاصی
دوباره به راهش ادامه میده، از کنارم درست مثل نسیم بهاری رد
میشه و عطرش رو به جا میزاره
دانلود رمان اسارت خون (جلد دوم لامیا) با لینک مستقیم
[…] […]
[…] […]