دانلود رمان پادشاه بی رحم از ناب رمان
[caption id="attachment_951" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان پادشاه بی رحم[/caption]
این رمان توانست در هفته اول چاپ خود جز ۱۰ رمان پرفروش از نگاه مجله معتبر آی بوک شود.
نویسنده :مگان مارچ
تعداد صفحات: 181
جلد اول:
حلد دوم: ملکه جسور
فرمت فقط pdf?
خلاصه:
این رمان درمورد زنی هست بنام کایرا که رئیس یه کارخونه ویسکی سازی درحال ورشکستگیه و بخاطر بدهی ای که شوهرش از یه مرد خلافکار و بیرحم داره و باید بین پس دادن نیم میلیون دلار بدهی و معشوقه اون مرد شدن یکی رو انتخاب کنه ...این رمان مجموعه سه جلدی«مونت» هست و جلد اول هم پادشاه ...
دانلود رمان ملکه جسور از ناب رمان
[caption id="attachment_1332" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان ملکه جسور[/caption]
ملکه جسور??
نویسنده : مگان مارچ
تعداد صفحات : 200
جلد اول: پادشاه بی رحم
جلد دوم:
جلد سوم: امپراطوری پرگناه درحال ترجمه
دانلود رمان خاکستر آتش از ناب رمان
[caption id="attachment_2039" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان خاکستر آتش[/caption]
خلاصه:
درمورددختریه ک درروز تولد هجده سالگیش اتفاقایی براش میوفته و چیزایی میبینه ک همه فک میکنن دیوونه شده و بیماره درحالی ک اینطور نیست و هرچیزی ک میبینه واقعیه و....
دانلود رمان جیران از ناب رمان
[caption id="attachment_1735" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان جیران[/caption]
خلاصه:
در مورد دختري به نام آهو كه بخاطر مشكل مالي به عنوان خدمتكار وارد خونه اي ميشه
و بخاطر شانس بدش ناخواسته فرزند توي شكم زن اون خونه رو ميكشه ، زن كه فردي روانپريشه با نقشه سعي ميكنه كه ....
دانلود رمان کتی از ناب رمان
از آزمایشگاه شیمی اومدم بیرون و مانتو ی سفید رنگی که همیشه تو آزمایشگاه باید تنمون می کردیمو در اوردم گرفتم دستم
و به طرف ساختمون مجاور که کمد وسایلم بود راه افتادم.
دستمو گذاشتم رو جیب شلوار جینم و موبایلمو لمس کردم، اما مطمئن بودم هیچ خبری نبود ای نداشتم .
هنوزم عادت نكرده بودم که دیگه وقتی کلاسم call missed یاmessage voice و شب بود و راهروها و ١٠ تموم می شه نباید منتظر هیچ پیغامی ازش باشم...
دانلود رمان در ستایش نامادری از ناب رمان
[caption id="attachment_970" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان در ستایش نامادری[/caption]
در ستایش نامادری
نویسنده: ماریو بارگاس یوسا
مترجم: کوشیار پارسی
ماریو بارگاس یوسا، اهل پرو (زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶) داستاننویس، مقالهنویس، سیاستمدار ، روزنامهنگار و برنده نوبل ادبـی سال 2010
"در ستایش نامادری" اثری متفاوت است
از ماریو وارگاس یوسا رمان نویس معاصر اهل کشور پرو که بوسیله کوشیار پارسی به فارسی برگردانده شد .
"در ستایش نامادری" را می توان داستانی اروتیک دانست ،
البته این تنها وجه تمایز این داستان از دیگر داستان های یوسا نیست .
مرز میان تخیل و واقعیت با آوردن تابلوهایی از چند ...
دانلود رمان ددی از ناب رمان
[caption id="attachment_1163" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان ددی[/caption]
مامان:متأسفم عزیزم ولی تنها راهیه که باعث میشه بابات راجب تو یکم احساس مسئولیت کنه! صورتمو جمع کردمو گفتم:اون بابای من نیست!اون یه عیاش خوش گذرونه!
ساکمو داد دستمو گفت:جین من از پس مخارج تو بر نمیام!واقعا دارم کم میارم! بهتره یه مدتو با پدرت باشی تا اونم بفهمه در قبال تو مسئولیت هایی داره!
جین:ولی.. مامان:ولی نداره!به محض اینکه قبول کنه کمی از مخارج تحصیلو دانشگاهتو بده من برت میگردونم! وقتی از تو دوره تورو فراموش میکنه و نسبت به بودنت بی تفاوته!
دانلود رمان بی پناهم پناهم ده از ناب رمان
[caption id="attachment_1656" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان بی پناهم پناهم ده[/caption]
نویسنده : غزل
ژانر : عاشقانه،همخونه ای
دانلود رمان بی پناهم پناهم بده برای موبایل و کامپیوتر از ناب رمان
خلاصه رمان : داستان راجع به دختری به اسم گلساست
که تنها بامادرش زندگی میکنه دختری زیبا وجذاب که اسیر بابک میشه
ولی دخترقصه ما بخاطر مریضی مادرش مجبوربه ترک کشورش میشه ودراونجا به عشق زندگیش میرسه …
دانلود رمان از جنس اقلیما با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان از جنس اقلیما
مقدمه:
گیرم که باخته ام...!
اماکسے جرات ندارد بمن دست بزندیاازصفحه ے بازے بیرونم بیندازد!
شوخے که نیست من شاه شطرنجم...
تخریب میکنم آنچه راکه نتوانم باب میلم بسازم...
آرزوطلب نمیکنم آرزومیسازم...
لزوعمے نداردمن همانے باشم که توفکرمیکنے..
من همانے م که حتے فکرش راهم نمیتوانے بکنے...!
لبخندمیزنم و اوفکرمیکندبازے رابرده وهرگزنمیفهمدمن باهرکسے رقابت
نمیکنم...
زانو نمیزنم...
حتے اگرسقف آسمان کوتاه ترازقامتم باشد...!
زانونمیزنم...
حتے اگرتمام مردم روے زانوهایشان راه بروند...
مـــــن زانونمیزنم...
به نام خدا
تمام تنم بخاطرکتکای دیشب کوفته وزخمی بود.بخاطر اینکه نتونسته بودم پول
بیشتری براش ببرم تامیتونست کتکم زد.ازاین مردکه اسم پدر رو یدک میکشه
متنفرم ...