دانلود رمان رابطه ای اجباری با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان رابطه ای اجباری
نویسنده: سارا
قسمتی از متن رمان:
هواسرد بود بارونم شروع به باریدن کرده بود دستمو تو پالتو پاییزم فرو کردم کلافه باز به خیابون نگا کردم پس
مینو کجا موند گوشیمو بر داشتمو برای ۱۰۰مین بار بهش زنگ زدم بازم مشترک مورد نظر خاموش....
باحرص گوشیمو تو کیفم پرت کردم رفتم کنار خیابون تا تاکسی بگیرم اما تو این وقت ظهر تو این منطقه یه
تاکسیم رد نمیشد بیخیال تاکسی شدم شروع به راه رفتن کردم زیر لبم شروع به حرف زدن با خودم کردم
اخه ...
دانلود رمان مرده زاد با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان مرده زاد
نویسنده: مامیچکا
ژانر:#تخیلی
تعداد صفحات:528
خلاصه:
همه از حیات برخاستند
من از نیستی امده ام
اغاز من خیلی بعدتر از پایان بود
ماه بود و اتش
ضجه های زنی خاموش بود وقتی من امدم
ماه بود و اتش
سرد سرد بود وقتی من امدم
با پایانش اغازی نو برایم رقم زد
ماه بود و اتش
از اغوش مرگ امدم
از درون مرگ
دانلود رمان دوست نداشتنی با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان دوست نداشتنی
نویسنده: شری گامون
مترجم: آیدا
قسمتی از متن رمان:
"واقعا رقت انگیزه"
انگار واقعا یه بچه دبیرستانی بی دست و پام . نه یه مامور پلیس (MET) که نفر اول کلاسش بوده.
با این حال ، الان پشت میزی که به طرز مضحکی بزرگتر از سایز معموله نشستم.
یه خودکار
بیک ارزون هم دستم در حال چرخشه و دارم برای شجاعت نداشتم تاسف میخورم.
"به خودت بیا سث و برو باهاش صحبت کن. "
خودکارو انداختم تو کشوی میزم و محکم بستمش .
فقط اینکه این عذاب خود خواسته ی من کمکی بهم ...
دانلود رمان وسوسه های شورانگیز با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان وسوسه های شورانگیز
خلاصه رمان:
?مایا دختری که با وجود داشتن پدر , مادری بیخیال و بی مسئول، خودساخته و مستقل بار میاد اما پر از عقده و کمبود، در بیست و دوسالگی به اجبار پدر و مادرش به عقد پسری پولدار با جرایم پوشیده در میاد، دو ماه بعد عقد پس از ملاقات با منصور دوست پدرش و وکیلی زبده، تصمیم میگیره از همسرش جدا بشه و در این طی عشقی شورانگیز سر تاسر لحظه هایی پر از هیجان و احساس پیش میاد اما این عشق یک جا ...
دانلود رمان بی گناه با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان بی گناه
خلاصه رمان:
?یک هفته ای از رفتن نحس ساغر میگذره. یک هفته ای که به اندازه صد سال گذشته ... هر روز دارم افسرده تر و مریض تر میشم طوری که وقتی خودم و تو آیینه میبینم نمیشناسم ... این روزا بیشتر از همیشه دلم هوای آرتا رو کرده ... نمی دونم چرا .... ولی خیلی دلتنگشم .... با صدای در خونه تند اشکام و پاک میکنم تا آرتین عصبی نشه. طبق عادت همیشگیش میاد سمتم و سرم و عمیق میبوسه و میگه
_ عطر تنت نبود داشتم از ...
دانلود رمان صيغه پنج ساله ى من با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان صيغه پنج ساله ى من
#هستی
زن عمو مثل همیشه به حالت دو وارد اتاقم شد و به سمتم اومد و گفت: هستی!... مادر عموت میگه تو هم بايد تو مراسم خواستگاری شرکت کنی!....
دیشب حسام بدجور کتکم زده بود و توان بلند شدن رو نداشتم!....
با چشمای ابی درشتم که ميدونستم الان چقدر بی روح بودند؛ بهش نگاه کردم و گفتم:من با ازدواج شوهرم مخالفتی ندارم...
__ میدونم مادر!.... اما عموت رو که میشناسی فورى عصبانی میشه!....
__ اما من میخوام پیش مادرم بمونم!...
__ لج نکن دخترم!... مادرت حالش خوبه!... ...
دانلود رمان نبض عشق با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان نبض عشق
خلاصه رمان:
?زندگی افراد مختلف با گرایش های متفاوت در کنار هم که سرنوشت، روزهای عجیبی رو واسشون رقم میزنه و ...
حدود پنج دقیقھ ای بود کھ لونا رفتھ بود سمت اتاق مروا
وقتی صدای داد مروا بلند شد فھمیدم کھ ھمھ چیزو فھمیده
راستش ما اولش اصلا تو کار قاچاق نبودیم کم کم مروا کشیده شد
کشیده شدن مروا یعنی کشیده شدن کل گروه مخصوصا من
قاچاق لباس فقط انجام میدادیم اونم واسھ ی اینکھ از این طریق سود
بیشتری دریافت میکردیم اگر دست بھ این کار نمیزدیم احتمال زیاد
بازنده بودیم ...
دانلود رمان دیو و دلبر با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان دیو و دلبر
به قلم MH NOVEL
حالا میایم حسابی باهاش آشنا میشی
خواستم اعتراض کنم که صداش جدی شد.
- تیدا؟
- جانم؟
- نورا رو چیکار کنیم؟ میترسم وقتی بهناز رو ببینه سکته کنه
قلبم هری ریخت و گفتم:
- بهوادم همینطور.. به نظرم شما بهناز رو بیارین و خودتون فرار کنین
هر دومون زدیم زیر خنده. ولی واقعا جای استرس و اضطراب بود.
پرسیدم:
- چند ساعت دیگه می رسین؟
- احتمالا 3ساعت دیگه تهران باشم
به معنای واقعی کلمه برگام ریخت. داد زدم:
- سه ساعت؟! من تو سه ساعت چه گ ِلی به ...
دانلود رمان دربند با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان دربند
رمان ?? نویسنده: ریتا استرادلینگ
مترجم: حانیه.ع
ژانر:
خلاصه داستان :
_یک بازخوانی از افسانه ی دیو و دلبر_
پدر آلین مرد بدی نیست.او یک نابغه و مخترع است.اما وقتی برای ساخت ربات "رز" دستمزد گرفت،آلین می دانست که گرفتن پول اشتباه است.
رز همانند انسان رفتار می کند و دقیقا شبیه آلین است اما گاهی هم اشتباه می کند.
آلین برای نجات دادن پدرش از حکم پنج ساله ی زندان،جای رز را می گیرد و با خورشید خداحافظی می کند.برای زندگی به برجی می رود که هیچ انسانی اجازه ی ورود به آن را ندارد ...
