دانلود جلد دوم رمان تب داغ هوس از ناب رمان
[caption id="attachment_2049" align="alignnone" width="450"] دانلود جلد دوم رمان تب داغ هوس[/caption]
آرمین یه جوری نعره میزد انگار وسط جنگلِ،همه کُپ کرده بودن،
اون سالن شلوغ یه آن سکوت محض شد،تنها کسی که هول نکرده بود من بودم،
من شش سال با این مرد زندگی کردم،
انقدر از این نعره ها و خشم ها دیدم که کمتر از همه بهش اعتنا میکنم،
روزایی که آرمین فریاد میزد من زهره ترک میشدم گذشت
دانلود رمان تب داغ هوس از ناب رمان
[caption id="attachment_1745" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان تب داغ هوس[/caption]
لا حول ولا قوة الا بللّه علی العظیم دلم به شدت شور میزد تو وجودم غوغایی به پا بود آخه تا حالا از این کارا نکرده بودم
داشتم خط قرمز هایی که در فرا خودم بودو زیر پا میذاشتم حس های متفاوت با وجدانم در افتاده بودن
یکی در وجودم میگفت:«چرا اومدی احمق اگر یه آشنا ببینتت چی؟
برگرد تا دیر نشده» اگر مامان و بابا بفهمند؟...