دانلود رمان عشق پنهان با لینک مستقیم و رایگان
قسمتی از رمان:
خدایا
روزهاست در پی اینم که بتوانم به خود جرات دهم و تو را مخاطب خویش قرار دهم.زمان میگذرد اما من هنوز جرات شکستن سکوت
را نیافته ام.
ولی میدانم که تو
از پس لب های خموشم نیز میشنوی که:ای خالق عشق
دستی بر اینه سرد و یخ زده قلبم بکش و بگذار من از پس غباره های تیره تنهای رنگ دوستی را ببینم.
پرستو های سرگردان مهر را به اشیانه قلبم بازگردان
بنای قلبم را با عشق بساز
و
درونش را با هیزم های دوست داشتن بسوزان و شعله ور کن
چنان که قلب های یخ زده را گرم کنم و با انانی که در غروب دلتنگی فرو رفته اند به کهکشان زندگی به پرواز درایم
وخدایا
همه ی عشق ها را چنان بسوزان که پاک شوند.پاک پاک
واگر چنین نباشد
هرگز عشقی مباد
بگذار احساس ادم ها خفته بماند.