دانلود رمان رحم اجاره ای (کامل) با لینک مستقیم و رایگان
داستان در رابطه با دختر فقیری است که برای به دست آوردن پول و خرج عمل خواهرش مجبور میشود صیغهی فردی شود
و به اصطلاح رحماش را اجاره دهد تا آنها صاحب فرزندی شوند و…
ستایش ندو مامان میفتی زمین! نگاه شیطونی بهم انداخت و شروع کرد به دویدن با حرص لب زدم: پدرسگ و ببین چجوری میخواد حرص من و دربیاره.
چرا به پسر من فحش میدی؟! با حرص نگاهی به مامان نرگس کردم و لب زدم: حقشه!
ستاره با صدای شیطونی گفت:
دیوونس خاله ولش کن! تا خواستم به سمتش یورش ببرم با شنیدن صدای جیغ ستایش با ترس به سمتش برگشتم که با دیدن هیکل گلیش جیغی از حرص کشیدم که صدای خنده ی مامان نرگس و ستاره بلند شد باحرص ستایش رو که با لبخند دندون نما بهم خیره شده بود از روی زمین برداشتم و زیر لب غر زدم: توله سگ تو چرا انقدر شیطونی آخه نمیتونی یه جا بند بشی.
ستایش رو دادم دست خدمتکار تا حمومش کنه خودمم به سمت اتاق
رفتم تا لباس مناسب براش ببرم
تقریبا چندسال از اونشب که رحمم رو اجاره دادم میگذره وقتی مامان نرگس
من و به این عمارت آورد و غیابی با
تعهدی که پسرش داده بود صیغه اش
شدم و بچه ای که تا حالا پدرش رو ندیدم تو شکمم بزرگ کردم و بدنیا
آوردم فکر میکردم بعد از بدنیا آوردن بچه مامان نرگس مارو میندازه بیرون
ولی اون من و خواهرم ستاره رو بیرون
نکرد و من و به عنوان عروسش میبینه