دانلود رمان سالواتور با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان سالواتور با لینک مستقیم
نویسنده:Natasha Knight
تعداد صفحات:363
خلاصه:
لوسیا:
همه چی با قراردادی شروع شد که امضای اون روش بود و بعد امضای من هم بهش اضافه شد در حالیکه خانواده هامون فقط نگاهمون می کردن .
حدودا پنج سال پیش بودپدرم مرد شکست خورده ای بود که داشت دخترش رو دو دستی
به هیولاهای خانواده ی بندتی تقدیم می کرد.من فقط اطاعت کردم ، ماهرانه نقش بازی کردم ، قرارداد رو امضا کردم و زندگیم رو فدا کردم .
تبدیل شدم به غنیمت زنده ای که متعلق به بندتی ها ست ،
نشونه ی حی و حاضر قدرتی که حالا روی خانواده ی ما سایه انداخته بود اما بالاخره وقتش رسید که اون من رو بخواد ،
که سالواتور بندتی بخواد من رو تصاحب کنه.من قسم خورده بودم که انتقام بگیرم .
من نفرت رو یاد گرفته بودم . و هنوز هیچ چیز نمیتونست من رو برای مردی آماده کنه که قوانین زندگیم رو وضع کرده بود.من انتظار داشتم کسی که قراره نابودش کنم هیولا باشه.ولی هیچ چیز سیاه یا سفید نیست ، هیچ کس صرفا خوب یا بد نیست .
با تمام تاریکی ای که در درونش بود من نور هم دیدم و با تمام بدی هاش خوبی هاش رو هم حس کردم .
این مرد همونقدر که من رو از خودش متنفر می کرد ، حسی داغ تر از شعله های جهنم من رو می سوزوند.
من متعلق به اون بودم و او هم مال من بود هیولایی که فقط متعلق به منه.
سالواتور:
پرنسس مافیای دیمارکو به چنگ من افتاد و حالا من صاحبش هستم . ما برنده شدیم و اونها باختن .
برای اینکه حق کسی رو کف دستش بذاری ، چه راهی بهتر از اینه که ارزشمندترین چیزی که داره رو ازش بگیری ؟
عزیزترین دارایی رو ؟من پسری بودم که قرار بود پادشاهی کنه ؛ وارث بعدی خانواده ی بندتی ، و لوسیا دیمارکو یه غنیمت جنگی بود که مال من بود تا هرکاری میخوام باهاش انجام بدم.
وظیفه ی من این بود که قلبش رو بشکنم و زندگیشو تبدیل به جهنم بکنم .
روح من سیاه بود و نگهبان جهنمش بودم . جهنمی که هیچ راه فراری نداره برای هیچکدوم از ما دونفر چون خانواده ی بندتی هرگز بازنده نیست.
پشت سر ما فقط خرابه باقی میمونه.همیشه اینطور بوده و باور دارم که بود تا قبل از دیدن لوسیا.