دانلود رمان ما دیوانه زاده میشویم با لینک مستقیم
نویسنده: یگانه اولادی مینا شوکتی
ژانر: عاشقانه
تعداد صفحات رمان: ۱۲۴۱
خلاصه:
طلا در کودکی پدر و مادرش از هم جدا میشوند و طلا با پدرش میماند؛
پدری که از عهده بزرگ کردن یک دختر کوچولو بر نمیآید.
پس طلا مجبور است تا تنهاییهایش را در خانه عموی بزرگش پر کند؛ خانهای با یک دختر و دو پسر بزرگ…
برای بار آخر دستی به موهایم کشیدم.
آنها را حالت دار اتو کرده بودم و از لمس صافی اشان لذت میبردم. نگاهشان کردم.
نمیخواستم آن ها را باز بگذارم و از زیر شالم هر کدام به یک طرف آویزان شوند.
از میان وسیله های روی میز گیره های مشکی رنگی بیرون کشیدم و با آن پشت سرم جمعشان کردم تا پف نکنند.
کمی عقب رفتم و خودم را در آینه برانداز کردم.
این اولین بار بود که من بین خانواده ی پدر با آرایش ظاهر میشدم پس بهتر بود که کمتر خودم را بزک دوزک کنم.
مانتوی کوتاه گلبهیم با آن گل های برجسته ی ارکیده ی درشت که در پایینش بود را به تن کردم.
شومیز طرحدارم را با شلوار کوتاه سفیدم ست کرده بودم و از تیپم راضی بودم.
شالم را روی سرم انداختم و کیف دستی کوچکم را گرفتم و از اتاق بیرون رفتم.
مادر در اتاقش مشغول ترجمه بود.
شاهین و شهرام برای تمرین فوتبال به زمین ورزشی رفته بودند و جز ما کسی خانه نبود.
تقه ای به در نیمه باز اتاقش زدم و سرم را داخل فرستادم: مامان؟ من دارم میرم.
سعی میکرد با من چشم در چشم نشود: باشه. مواظب خودت باش. بهت خوش بگذره.
لبخند زدم: لباسام خوبه؟