دانلود رمان پرستار هات من با لینک مستقیم
حدود چهار سال پیش طی یک تصادف
خانواده اش رو از دست داد، خودش هم
از کمر فلج شد و پیش عموش، اقای
جاوید زندگی میکنه، مطمئن نیستم این
کار به دردت بخوره مهتا!
گوشه ی پیشونیم رو خاروندم و متفکر
گفتم:
_ چطور؟
شانه ای بالا انداخت:
_ از اونجایی که اخلاقت کاملا تو دستم
امده میدونم نگهداری از یک مرد فلج
برات سخته.
گوشه ی لبم کمی کج شد:
_ پس باید بگم هنوز کاملا من رو
نشناختی، برام مهم نیست، الان فقط
میخوام دوره ی کار اموزیم بگذره. اگه زمان رو از دست بدم نمیتونم فارغ
التحصیل بشم و تمام زحمتام به باد
میره! تا الان چند گزینه رو بهم نشون
دادی، یکی عقلش رو از دست داده بودی،
یکی پیر بود، یکی رو به موت بود و !…
میتونم از پسش بر بیام.
موهای بلندش رو زیر شالش فرو برد:
_ باشه، من حرفی ندارم، واست نامه
مینویسم و زیرش هم امضا میکنم، همین
فردا میتونی بری عمارتشون، اما باز هم
دارم میگم.
دانلود رمان خدمتکار هات من با لینک مستقیم و کیفیت عالی