دانلود رمان یک تصمیم ناگهانی از ناب رمان
دانلود رمان یک تصمیم ناگهانی
رمان : #یک تصمیم ناگهانی از ناب رمان
دانلود رمان یک تصمیم ناگهانی
نویسنده رمان عود : #شیدا شفق
ژانر : #عاشقانه آرام
این رمان حکایت زندگی دختریست که از تکرار مکررات در زندگی اش خسته شده است و از اینکه برادرانش او را با ۲۳ سال سن هنوز بچه میدانند به تنگ آمده است و در یک تصمیم ناگهانی سعی دارد همه چیز را تغییر دهد..بدون اندیشیدن به عواقب آن.
مقدمه :
بسیاری از تصمیات..
بسیاری از کارها..
بسیاری از اتفاقات..
ناگهانی گرفته، انجام و میوفتند!
و عواقب آن..
چه خوب و چه بد..
بعد ها ..
حتما دامن گیر ما..
و اطرافیان ما..
خواهد شد
باورم نمیشد، وااای خدایا جواب آزمایشم مثبت بود!!
با لبخند نگاهی دوباره به برگه ی سفید رنگ آزمایش و خطوطی تیره ای که جواب مثبت بارداری ام بودند نگاه کردم.
هر لحظه لبخندم عمیق تر می شد و لب هایم به اندازه ای کش می آمدند که الاشه هایم درد میگیرفت..من بادار بودم..من
باردار بودم..
طبق گفته ی خانم جانسون_دکتر زنانم:
_ ۷ ماه بعد درست در اوایل سال نو شاید هم همان شب وضع حمل کنی لیزی..!
با خوشحالی وصف نشدنی درحالیکه یک دستم بر روی شکمم قرار داشت و با دست دیگر برگه آزمایش را همچنان گرفته
داشتم از مطب دکتر خارج شدم و به سمت بایسکلم می رفتم تا سوار آن شده و به خانه برگردم ولی هنوز اولین رکاب را نزده
بودم که دلم شور افتاد و ترسیدم از بایسکل سواری که شاید ضرر داشته باشد برای بچه ام.
سریع پیاده شدم و به گری زنگ زدم:
_گری میشه بیایی دنبالم..این سر و صدای چیه؟؟؟
_با بچه های توی ماشینم..کجایی تو؟؟
_ من دم مطب دکتر جانسون هستم آدرس رو یاداشت کن )…..(
_پنج دقیقه ی دیگه اونجام.
_منتظرم
هنوز ۵ دقیقه کامل نگذشته بود که ماشین شاسی بلند گری جلوی پایم ترمز کرد و مایک که تا کمر از پنجره ی عقب آن
بیرون بود داد زد: بپرررر بالا خووووو )هیع(شگله.