دانلود رمان وصله ی جان با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان وصله ی جان با لینک مستقیم
نویسنده : فاطمه
🧡 ژانر : عاشقانه اربابی خونبسی ورزشی رعیتی خشن
🧡 خلاصه :
تقابل دو مرد برای دو زن…بوکسوری دو رگه برای انتقام خون پدرش مجبور میشه تو دِه بمونه و با بدست آوردن شواهد پی می بره که زن عموش قاتله.
جاهد چشم روی همه چیز می بنده و دستور به قصاص می ده اما درست لحظه ی اعدام افسون با جاهد معامله می کنه. در قبال بخشش خواهرش خونبس جاهد خان میشه… مردی که تو بی رحمی همتا نداره… یه مرد قدرتمند و بی رحم در مقابل دختری که گناهکاره… آیاز معلم جذاب و خوش استایلی که در روستا مشغول به کاره اما کار اصلی اون آموزش نیست… اون مرد در پی انتقام و سواستفادهاس اونم از شاگرد ساکت و منزویش، صنم… دو داستان در یک رمان… دو مرد خشن و دو دختر که یکی گناهکاره و دیگری بی گناه…
حالا که شونه به شونه ی پری وايستادم منم حسی مشابه حس اون رو دارم. ترس…
نه از هيبت و غرور اين مرد نه… شباهت زيادش به جمشيد خان وحشت به دلم
ميندازه.
– حرفم همونه که گفتم تا روز تموم شد شما هم اينجا نيستيد.
دستش رو تو هوا تکون ميده و رو به اهالی ده ميگه.
– برگرديد خونه هاتون.
ميگه و دوباره روی ابرش سوار ميشه. مقصدش پشت خونه ی ماست. کنار همون
رودخونه ای که جسد پدرش رو پيدا کرد.
اهالی عقب ميرن اما باور نمی کنم کوتاه اومده باشن.
پری هم نظر منو داره.
– مطمئنم دوباره برمی گردن. برو جمع و جور کن.
خوشحال شده به طرفش می چرخم.
– از اينجا بريم؟
جاروی بزرگ رو بر ميداره و سنگ ها رو به گوشه ای جارو می کنه.
– تو امروز می ری منم يه کار ناتموم دارم بعد تموم کردنش ميام.
پا روی زمين می کوبم و با لجبازی ميگم:
– پس می مونم با هم بريم.
تموم اون عصبانيتی که جلوش رو گرفته خودنمايی می کنه.
– تمومش کن افسون. تو همين امروز ميری منم کارم تموم شد ميام ديگه با اين
اوضاع اينجا موندن غلطه!