خلاصه کتاب
چشمها دنیای عجیبی دارند،
هزاران ورق را سیاه کن و هیچ...
خیره شو به چشمهایش و تمام...
حرف میزنند،
بیصدا، بیفریاد، بیقلم...
ولی خوانا...
این خواندن هم قلب های مبتلا به هم می خواهد...
من از ابتلا به تو و خواندن چشمهایت گذشتهام...
حافظم تو را..
- نام کتاب: یمنا
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: صاحبه پور رمضانعلی
خلاصه کتاب
فقط2تا غریبه بودیم با جاذبه ای ممنوعه و کششی دوطرفه..و فقط برای سکس، هیچکدوم بیشتر ازاین نمیخواستیم.
هرگز به پسری به این شدت جذب نشده بودم،پس یه شب بعد از کار اونو به خونه بردم و باهاش خوابیدم.
فردای اون روز وقتی هردو لخت تو تخت بودیم کسی باهاش تماس گرفت.
برادرم!
اون لحظه ای بود که فهمیدم اون بهترین دوست برادرم،یه میلیاردر زنبازِ بکن درو و مدیرعامل شرکتیه که توش کارآموزی میکردم.
حتی بااینکه میدونستم باید ازش دور بمونم، نشون دادم که منم انسان و جایزالخطام.
همه چی بینمون فقط *** بود
فقط *** چون اون بینظیر بود.
فقط *** چون من قرار نیست عاشقش بشم.
فقط *** چون من3ماه آینده ازاینجا میرم و نمیخوام برادرم منو بکشه و نمیخوام کسی بفهمه که اون راز شیطانی کوچیک منه.
اون فقط یه دخترباز و هرزست.
ولی وقتی حقایق رو بشه همه چی توی زندگیمون منفجر میشه..
- نام کتاب: دخترباز
- ژانر: #عاشقانه #اروتیک #بزرگسال #خارجی
- نویسنده: کیتی ایوانز
خلاصه کتاب
شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه.
اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم پیدا میکنن.
حالا اون جدا از کار و دستور، یه انگیزه شخصی هم داره، انتقام از دو برادر شمس، قاتلای عزیز تر از جونش.
****
من شایلیام...
جاسوسی که عاشق رئیس مافیا شدم. مردی که قرار بود زمینش بزنم و مردنش و تماشا کنم.
نزدیکش شدم تا ذرهذره به زندگیش نفوذ کنم و قطرهقطره خونشو بمکم. اما...
- نام کتاب: دانلود رمان
- ژانر: عاشقانه انتقامی
- نویسنده: شیوا اسفندی
خلاصه کتاب
آبان زند... دختره هفده سالهای که به طریقی خون بس یک مرد متاهل میشه!
مردی جذاب که دلبسته همسرشه اما مجبور میشه آبان و عقد کنه!
- نام کتاب: آبان
- ژانر: #عاشقانه #ازدواج_اجباری
- نویسنده: هاله نژادصاحبی
خلاصه کتاب
سروصدایی که به یکمرتبه از پشتسرش به هوا خاست، نگاهش را که دقایقی میشد به میز میخ شده بود، کند و با رخوت گرداند.
پشتسرش، چند متری آنطرفتر دوستانش سرخوشانه سرگرم بازیای بودند که هر شب او پای میزش بساط کرده بود و امشب برخلاف تمام شبهایی که او خودش دوستانش را آنجا جمع میکرد، نه حوصلهی بازی محبوبش را داشت و نه دوستانی که نگفته هم حالِ ناخوشِ امشب او را درک کرده بودند و او را با خودش و بزمی که روی میز برای خود برپا کرده بود تنها گذاشتند.
- نام کتاب: یک تو
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: مریم سلطانی
خلاصه کتاب
چند ماهی از مفقود شدن آیدا میگذرد. برادرش، کمیل همه محله را با آگهی گم شدن او پر کرده، اما خبری از آیدا نیست. او به خانه انتهای بنبست مشکوک است؛ خانهای که سکوت طولانیاش با ورود طاهر و سوده و بیوک از هم میشکند و خلوت بابونه، دختر خانهی بنبست با ورود یکباره همه اعضای خانواده از هم میپاشد.
اما این همه ماجرا نیست...
- نام کتاب: آقای پینوشه
- ژانر: عاشقانه معمایی
- نویسنده: آزیتا خیری
خلاصه کتاب
آدامو به عنوان کوچیک ترین برادر خانواده ی بدنام فالکون، تو خون و خشونت بزرگ شده. تو گذشته مواد مخدر راهی برا مقابله اش با این موضوع شده بود.
القا شدن به مافیا مثل برادراش سرنوشتشه، ولی هیچ وقت کار مورد علاقه اش و اشتیاقش نبود. اما وقتی برگزارکننده و یکی از راننده های مسابقات خیابونی غیرقانونی موفق خانوادش شد، در نهایت مسیرشو تو دنیای خشن مافیایی پیدا کرد.
ولی هدفش تنها چیزی نبود که تو جاده های پر از هیجانی که خونه اش میدونه کشف کرد…
دینارا میخایلوف تنها راننده ی زن مسابقه های رالیه که نادیده گرفتنش سخته. و نه فقط بخاطر موهای قرمز شعله ور و سبک رانندگی خشنش، بخاطر اینکه پرنسس براتواس و مجازه تو قلمروی دشمن رانندگی کنه.
- نام کتاب: شهوت پیچیده
- ژانر: عاشقانه #هیجانی #اروتیک #مافیایی #خارجی
- نویسنده: کورا ریلی
خلاصه کتاب
دُرنا که مادرش رو از دست داده و مستقل از پدرش زندگی میکنه، پیامهای ترسناکی دریافت میکنه.. از نقاشی کُشتن یک دختر تا عکس خصوصی خودش توی آپارتمانش.. دُرنا تک فرزند پدر و مادریه که دیر بچه دار شدن و جزء البرز که دوست خانوادگیش هست همدمی نداره.. منشاء این وحشت گذشته ایه که دُرنا با یادآوریش باید از گروه خبیث بگه که …….
- نام کتاب: هفت خبیث
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: بهاره حسنی
خلاصه کتاب
عشق دردسریه که آنا کاوالارو براش وقت نداره.
فعلا فقط یه هدف تو زندگیش داره: اینکه طراح مد و فشن بشه.
افراد شاخص شیکاگو در حال حاضر از استایلش کپی میکنن، و قطعا نه به این دلیل که دختر رئیس مافیای بدنام شهره.
وقتی آنا تو یه مؤسسه ی مد مشهور جهانی تو پاریس پذیرفته میشه، شرط پدرش اینه که محافظش همراهش باشه.
آنا قطعاً بدش نمیاد با محافظ بداخلاق و جدیش چند هفته سرگرمی بدون قید و شرط داشته باشه.
سانتینو بیانکی اینفورسر اوت فیت شد چون هیجان شکار و کشتنو دوست داشت.
نگه داری از دختر کاپوش یه وظیفه ی محترمه که نمیتونه رد کنه.
افکارش در مورد آنا؟ قطعا محترم نیست
- نام کتاب: سقوط از فضیلت
- ژانر: عاشقانه بزرگسال خارجی انتقامی مافیایی
- نویسنده: کورا ریلی