دانلود رمان عشق یا عادت با لینک مستقیم و رایگان
خلاصه داستان :داستان راجع به دختری به نام آیسانه که به اجبار با یه پسری به اسم امیر علی نامزد میکنه, در طول نامزدی….
قسمتی از رمان:
واسه ی خودم روی صندلی راحتی لم داده بودم و داشتم فکر می کردم دیگه عقلم به جایی قد نمی داد سرم درد گرفته بودو شقیقه هام تیرمی کشید با صدای نوشین به خودم اومدم
-آیسان کجایی نیم ساعته دارم صدات می کنم تازه فهمیدم نیم ساعته یه ریز دارم فکر می کنم نگاهی به نوشین انداختمو گفتم : -تو هم اگه جای من بودی حالت بدتر از اینا بود
-حالا مگه چی شده؟خب بابا رک و پوست کنده بگو نمی خوای شوهر کنی اخه مگه زوره خب منم واسه همین دارم حرص می خورم دیگه نمی دونم بابام کی می خواد درک کنه که من بیست وشش سالمه دیگه بچه نیستم واسه خودم بزرگ شدم
کار و زندگی دارم و شوهررررررررررررر نمی خوام -با یاد اوری این موضوع دوباره اعصابم خورد شد
من تک دختر یه خانواده ی چهار نفری بودم من و برادرم آرمان دو سال با هم تفاوت سنی داشتیم
اون دو سال از من بزرگتر بود مادرم روانشناس بود و کارای مشاوره ای انجام میداد
پدرم مهندس عمران بود و شرکت ساختمون سازی داشت
زندگی تقریبا مرفهی داشتیم ولی مهم ترین عیبی که توی زندگی ما بود
اخلاقای پدرم بود با وجود اینکه تحصیل کرده بود ولی فوق العاده سنتی فکر می کرد اعتقاد داشت
دختر باید زود ازدواج کنه اونم با پسری که خودش پسندیده خدا میدونه
این بیست و شش سال چطوری از زیر دستش در رفتم تا ازدواج نکنم…..