دانلود رمان مهمان زندگی با لینک مستقیم و رایگان
خلاصه داستان :سایه دختری مهربان و جذاب پر از غرور و لجبازی است .
وجودش سرشار از عشق به خانواده است ،
خانواده ای که ناخواسته با یک تصمیم اشتباه در گذشته همه آینده او را دستخوش تغییر میکنند …
ژانر:همخونه ای ،عاشقانه،دانشگاهی ،فوق العاده کل کلی و پراز رمز وراز…..
قسمتی از متن رمان :
کلید انداخت و در خانه را باز کرد و وارد حیاط خانه شان که سرکوچه ، مقابل خانه نازنین قرار داشت شد . خانه ای قدیمی ، با چند درخت میوه، و یک حوض بزرگ وسط حیاط ، باغچه ای پر از گلهای زیبا که دور حوض را احاطه کرده بود . صدای جیک جیک گنجشک ها یی که لابلای شاخ و برگ درختان لانه داشتند وشمیم گلهای خوشبوی باغچه ای که تازه آب خورده بود آدم را به وجد می آورد .
از پله ها بالا رفت و وارد سالن شد . کسی در سالن نبود . در حالی که به طرف اتاق پدرش می رفت با خودش گفت :
– پس مامان و ساغر کجا ن؟!
تقه ای به در اتاق پدرش زد و به آهستگی به داخل اتاق سرک کشید . پدر روی تختش خواب بود . دلش نیامد بیدارش کند و به آرامی در را بست و به سمت اتاق خودش رفت.
مانتو و مقنعه اش را ازتن کند و روی چوب رختی آویزان کرد و روی تخت ولو شد .
نمی دانست کارش درست بود که دو واحد مهم درسی اش را با دکتر مشایخ گرفته یا نه … در هر حال از کاری که کرده بود راضی بنظر میرسید