دانلود رمان زخم خوردگان تقدیر با لینک مستقیم و رایگان
خلاصه رمان:این کتاب از سه داستان بسیار زیبا تشکیل شده که بعدها نویسنده ادامه یکی ازداستانهابه نام هنگامه را در کتابی مجزا نوشته است…
قسمتی از رمان زخم خوردگان تقدیر
دختر بلند شد و چروک لباس سیاه رنگش را صاف نمود این لباس بهترین لباسی بود که در اختیار داشت.
قدمت لباس به ۴ سال پیش و به زمان فوت پدرش می رسید.
قد لباس کمی کوتاه شده اما نه آن قدر که نتواند از آن استفاده کند.
او پرده اتاق را کنار کشید تا آفتاب اتاقشان را گرم و روشن سازد.
حیاط قدیمی و کهنه با حوضی سیمانی و شکسته شده که فاقد آب بود دل او را آزرد و با خود گفت که در دنیا از هیچ کجا مثل این اتاق و این حیاط تنفر ندارد.
خانه شان که توسط طلبکاران مصادره شده بود هم بزرگ بود و هم روشن ۴ اتاق اثاث داشت.
از یادآوری دوران خوش گذشته لبخند کم رنگی بر لبش نقش بست و بیشتر دل به خواهرش سوزاند…