دانلود رمان عشق از سوی اجبار با لینک مستقیم و رایگان
نویسنده:پریا.ج
تعداد صفحات:417
سوزان دختریه که پدرش به زور مجبورش میکنه با پسری به اسم اردلان ازدواج کنه ولی اون عاشق یکی دیگس و از اردلان متنفره سوزان بعد از مدتی متوجه میشه که سام ….
قسمتی از رمان
من:سوسن نمي دوني اسمش چيه
سوسن با تعجب به من نگاه کرد
سوسن:ي.يع.يعني تو اسمشو…..
من:هه نه حتي اونم نمي دونم خنده داره نه چمدونمو برداشتم و به سرعت خودمو رسوندم به در
بابا:خوووبببب اينو تو گوشت فرو کن تا وقتي که شوهرتو قبول نداشته باشي حق نداري پاتو توي اين خونه بزاري دوباره بقضم گرفت ولي سريع از خونه رفتم بيرون دم در يه آزاراي مشکي وايساده بود وايسادم تا بياد که ازارا يه بوق برام زد هيچ توجهي نکردم که يکي اومد پايين زير چشمي نگاش کردم خودش بود يعني از اين بچه متصلاس يا خودش خر پوله اصلا فکرشو نمي کردم
پسره:به به خانم خودم چمدونو بده من و برو سوار شو با نفرت بهش نگاه کردم و چمدونمو از دستش کشيدم
من:لازم نکرده چلاق نيستم خودم ميتونم و سريع رفتم سمت در عقب و سوار شدم اونم سوار شد
-ميومدي جلو عزيزم
من:من کيه تو باشم که بيام جلوو
-ممممم وايسا فکر کنم خواهرمي نه دختراي ولگرد خيابوني نه آهاا يادم اومد زنمي ديگه
مثلا ميخواست با اين حرفش خوردم کنه ولي غلط ميکنه
من:اااا نه بابا سندش کو اصلا سندو ول کن اسمت چيه هه من حتي اسمتم نمي دونم اقاي به نسبت خوش خيال
-اهااااا عزيزم زود تر ميگفتي يعني سورن نگفته بهت اشکال نداره اسمم اردلانه
دلم ميخواست کلشو بکوبونم تو فرمون اااههه برا هر چيزي يه جوابي داره مرتيکه روانيييي سامي کجايي الان چرا الان رفتي که من توي اين وضعيتم دلم برات تنگ شده من الان توي محذر چه جوابي ميتونم بدم بگم بله پس دلم چي ميگه اون تورو ميخواد ولي اگه بگم نه زندگيم نابود ميشه