دانلود رمان بغض ترانه ام مشو از ناب رمان
دانلود رمان بغض ترانه ام مشو
ژانر:عاشقانه
خلاصه: این بار از نیمه میرسیم به پایان…نه از ابتدا…ابتدا همیشه شروع نیست…ترانه دختری که بخاطر اشتباهی که دیگران فکر میکنند پشت پا میزنه به ارثی کلان..اما ایا ترانه اشتباه کرده یا این دیگران هستند که واقعیت ها اگاه نیستند…قشنگه توصیه میکنم بخونیدش…پایان خوش
حس نمیکنم تو این پروژه وقت آزاد به اون صورت داشته باشی – شادمهر یعنی تو غلط میکنی بخوای همراه ما بیای…نه که آقا رو شخصا دعوت کردن مانور هم میدن…والا. . کاویان هست…من اصولا زیاد خودمو درگیر نمیکنم – حسام این جنگ پنهان شادمهر و حسام گونه بد رو مخم تاتی میره…یکی هم نیست بگه این دوتا چه مرگشونه. – چه خبر از شادی؟…گوشیشو گرفتی دیگه دلمون داره میپوسه. دختره پررو کنکور داره چپ و راست یا تو فیس بوکه یا تو گوشی…اینی که من میبینم – شادمهر آبیاری گیاهان دریایی هم قرار نیست قبول بشه. – ولش کن…چی کار به درس خوندن داره؟…یکی درس میخونه واسه خودش کسی بشه…یکی درس میخونه و مدرکشو قاب میکنه میزنه به دیوار…یکی هم درس میخونه بر فرض محال یه کاری پیدا کنه که توش نون باشه…شادی میخواد چیکار کنه؟ خندیده سیگار مارکشو کنج لبش جا داده فندک طلاشو یه تیک خرج کرده بوی خوب سیگار تو بینیم پیچید…اونم سیگار میکشید…حتی با استیل تر. . شادی درس میخونه که زحمتی که این همه سال واسش کشیدم باد هوا نشه – شادمهر خندیده دلم رفت واسه این همه پدرانه های برادرگونه شادمهر…مهسا خر همین کاراته دیگه…خاک تو سر خرش. حسام کنار گوشم هنوز با اون لیوان لب زده آب پرتقالم گفت:چته واسم قیافه گرفتی؟ محلش نداده نفس ول دادم بابت رفتن امید و مهسایی که به جمع برگشته با لوندی تو ذاتش پیدا گفت:چقده ماهه. نیش من تو هم کشیده…حسام نمیدونه چطور خنده ول داده…شادمهر پرحرص و پوزخند به لب…آره از جهاتی ماهه اونم با اسلاید نزدیک.