دانلود رمان دکمه و نفرت (جلد دوم دکمه و شلاق )
خلاصه :
من قرضام روبادکمه هام پرداخت میکنم.اماهمچنین من اونارو بخشیدم.
هرچقدر توی دام عشق کرو میوفتم بیشتر ازش میخوام کارهایی رو که
میخوام انجام بده،شامها … قرارها… شبها توی ساحل.همه چیزیه قیمتی داره و به سرعت هر دکمه ای براش کارکردم کم میشه.این کار برای همیشه ادامه پیدا میکنه و این دکمه ها کم و زیاد میشن؟یا
اینکه کسی کم میاره و دکمه هاش اول تموم میشه؟