دانلود رمان عروس شرطی با لینک مستقیم
مقدمه:
این براش یه انتخاب وحشتناک بود.
حتی وقتی که کیت لندور با اون چشمان آبی نافذش به شارلوت خیره شد و
گفت ” با من ازدواج کن وگرنه عمو جو توی بد دردسری می افته.” غیرقابل
تحمل بود.
شارلوت نتونست اجازه بده عموی عزیزش به زندان بره. از اون گذشته، کیت به
نوبه ی خودش بسیار فریبنده بود، و شارلوت هم در برابر جذابیت هاش مصون
نبود.
اما شارلوت نمی خواست به کیت اجازه بده همه چیز رو به سبک و سیاق
خودش جلو ببره. به همین دلیل، شارلوت مجبور شد- به خصوص زمانی که
کیت چشمش دنبال ورونیکای فریبنده بود.
_شارلی، تو واقعاً منو نمی شناسی
هشدار آرام کیت نگران کننده بود:
_همین چند هفته پیش بود که برای اولین بار باهم ملاقات کردیم.
شارلوت به تندی بهش یادآوری کرد :
_به همین دلیل تو هم منو نمی شناسی.
چهره ی ش به آرومی گرگرفت و همچنان بهش خیره شد:
_شاید از این کار پشیمون بشی.
اون واقعا آب زیرکاه بود. وقتی که سعی کرد مثل الهه انتقامجو بالای سرش
پرواز کنه، تهدید آمیز به نظر میرسید و ایده ازدواج با روابط زناشویی و روز به
روز مواجه شدن باهاش، خیلی نگران کننده بود