داستان راجع به یه دختره، دختری که روز عروسیش اتفاقی میافته که کل زندگیش از این رو به اون رو میشه،
دختری که تا اون روز معنی درد و غم رو نمیدونست، حالا با این اتفاق غم با زندگیش عجین میشه؛ ولی قرار
نیست این تغییرات تو زندگیش همیشگی باشه، قرار نیست غم شریک لحظه لحظه ی زندگیش باشه؛ اما… آیا دختر قصه میتونه از پس این فاجعه بربیاد؟ باز هم صدای خندهاش گوش فلک رو کر میکنه؟ باز هم چشمای غمگینش ستاره بارون میشه؟ باز هم قلب یخزدهاش گرما رو حس میکنه؟
مقدمه : گاهی اتفاقی میافته که از زندگی خسته میشی. میگی ایکاش اصلا پا توی این دنیای بی رحمِ نامرد نمیذاشتم. میگی ایکاش همین لحظه یه اتفاقی میافتاد و این زندگی لعنتی تموم میشد. میگی ایکاش خدا منم ببینه و ببره پیش خودش، تا از شر این دنیا و آدماش راحت بشم. ولی از قدیم گفتن :«در رو یه پاشنه نمیچرخه.» زمانی میرسه که از تمام گفتههات پشیمون میشی. زمانی میرسه که میگی خدایا اشتباه کردم، دلگیر بودم از دست دنیات و از سرِ ناراحتی اون حرفا رو زدم، تو نشنیده بگیر. نشنیده بگیر؛ چون دلم نمیخواد، دل از این دنیات بکنم. نشنیده بگیر؛ چون دلم نمیاد، کسایی که دوسم دارن و دوسشون دارم و تنها بذارم. تحمل دوریشون و ندارم؛ حتی فکر لحظهای دور موندن ازشون عذابم میده. نشنیده بگیر؛ چون دلم میخواد دوباره شروع کنم. پشیمونم از تمام گفتههام، پشیمونم. و این پشیمونی چقدر شیرینه!
ناب رمان نامی آشنا برای علاقه مندان به خواندن رمان و کتاب،
بعید است علاقه مند به خواندن رمان باشید و حداقل یک بار به ناب رمان سر نزده باشید
بیش از 4000 رمان رایگان و فروشی در سایت بیانگر قدمت ما در این حوزه می باشد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ناب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.