من آدمی هستم که همیشه دیر می رسم. در این دیر رسیدن ها هرگز خود مقصر نبوده ام بلکه مانند برگی که روی آب افتاده باشد,در طی مسیر مرتب و ناخواسته به این شاخ و آن خس و خاشاک گیر کرده ام و دیر رسیده ام.من دیر رسیدم و در نتیجه با وجود اینکه در شرق,سرزمینی که در آن قدم نوزاد پسر همیشه مبارک است متولد شده بودم.مرا نمی خواستند زیرا من آخرین فرزند یک خانواده پر اولاد بودم و ناخواسته متولد شده بودم.پدر و مادرم با داشتن داماد و عروس از تولد من که ناگهان چون مهمان ناخوانده ای از راه رسیده بودم,مکدر بودند.من از این جهت با پسر عمویم تفاوت بسیار داشتم…
ناب رمان نامی آشنا برای علاقه مندان به خواندن رمان و کتاب،
بعید است علاقه مند به خواندن رمان باشید و حداقل یک بار به ناب رمان سر نزده باشید
بیش از 4000 رمان رایگان و فروشی در سایت بیانگر قدمت ما در این حوزه می باشد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ناب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.