دانلود رمان متجاوز دوست داشتنی من
خلاصه رمان : کارن به ماهک علاقه دارد و به خاطر اینکه ماهک برا همیشه مال خودش باشد
به او ت. ج. ا. و.ز می کند و ماهک ازش متفر میشه و ادامه ماجرا…
بخش ار پارت اول :
صدای فریاد پر از دردم میون شلوغی بیرون از اتاق گم شد.
– تروخدا ولم کن. به من دست نزن من دخترم! لعنتی می شنوی چی میگم؟
با تمام قدرت به سینه پهن و عضله ایش مشت می زدم.
– مارتین تروخدا نکن!
بی توجه به التماسای من زیر گوشمو مک زد و گفت:
– هر چی بیشتر وول بخوری حریص تر می شم.
گاز محکمی از الله گوشم گرفت:
– آخ…
مارتین- جــون… دردت اومد عزیزم؟! تازه اولشه ماهکم!
درحالی ک گردنمو مک می زد با دست آزادش زیپ پیراهنم رو پایین کشید و لباس از روی تنم سر خورد.
– لعنت به تو مارتین.
دوباره از ته دل جیغ زدم:
– یکی به من کمک کنه…
مارتین- هیچی نگو و لذت ببر هیشکی نیست نجاتت بده.
التماس کردم ضجه زدم:
– مارتین تو رو به کسی که می پرستی. من اینجوری نمی خوام.
دستشو با فشار زیاد رو دهنم گذاشت:
– گفتم خفه شو. یا همراهیم کن و لذت ببر یا خفه شو.