خیابان بی انتها ،میان هیاهوی وشلوغی ها قدم میزند و در پیله ی تنهایی خود فرو میرود نگاه ی به آسمان میاندازد ابری است …. گویا آسمان هم همچون دل او گرفته… باران کم کم شروع به باریدن میکند و قطرات باران سخاوتمندانه برسر و صورتش فرو میریزند.از سردی هوا تنش را در اغوش میکشد و درخود جمع میشود. سرما تامغز استخوانش نفوذ میکند و لرز براندامش میاندازد.
ناب رمان نامی آشنا برای علاقه مندان به خواندن رمان و کتاب،
بعید است علاقه مند به خواندن رمان باشید و حداقل یک بار به ناب رمان سر نزده باشید
بیش از 4000 رمان رایگان و فروشی در سایت بیانگر قدمت ما در این حوزه می باشد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ناب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.