ناب رمان
دانلود رمان | دانلود رمان عاشقانه |nabroman | رمان
ناب رمان
دانلود رمان شیطنت در راه عشق با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر

دانلود رمان شیطنت در راه عشق با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر

دانلود رمان شیطنت در راه عشق با لینک مستقیم

نویسنده : فاطمه حسینی
✂️خلاصه :
ایڹ رماڹ در مورد یک دختـــر شیطونیہ
یه دخترے از جنس همہ‌ے دختــــر ها
از جنس بلـــــور…
از جنس لطافت…
که تو ایڹ راهـ چند پسر جلوش سبز میشڹ
که باعث همخونه‌اے میشهـــ
اتفاق هاے هیجان انگیز…
اما
اون فقط دلش رو به یکے میدهـ
یکے کهـ میشہ زندگیـــــش…

دانلود رمان شیطنت در راه عشق

آخرین دستمال کاغذی رو کندم و یه فین محکم زدم و با گریه رو به مهدیس گفتم_

وای مهدیس دیدی چی شد؟ من چیکارکنم الان!؟ و دوباره یه دستمال دیگه کندم! _

حسینی الهی کفنت کنم خودم حلواتو بپزم سر قبرت عربی بر*ق*صم الهی ننت برات عزا بگیره الهی ماشینت چپ کنه الهی….

_رها تا نزدم دندوناتو خورد کنم خودت خفه شو _گمشو بابا توام و بعد دستمو بردم سمت دستمال کاغذی که مهدیس داد زد _تموم شد! نگاه ، تموم شد !

و بعد جعبه دستمالو پرت کرد تو خیابون یه هق زدمو گفتم _مهدیس؟_ هــا؟_به نظرت آقاجون میزاره برم شیراز؟ _ نه عمرا صد سال سیاه! یه نگاه بهش کردمو گفتم _ممنون واقعا!_خواهش میکنم، ولی خدایی اون آقاجونی که من دیدم فکر نکنم بزاره! سرمو تکون دادمو گفتم_اوهوم نمیزاره _

حالا تو باهاش صحبت کن داد زدم_چـی !!!!_هوی چه خبرته چرا داد میزنی؟! _

من برم با آقاجون حرف بزنم دیوونه شدی؟_دیوونه نشدم ولی از کجا معلوم شایدم گذاشت بیای _اینم حرفیه ولی نمیشه_ کار نشد نداره حالا روشن کن بریم یه چیزی بر بدن بزنیم بعد یه فکری میکنیم .

کلمو تکون دادم یه استارت زدم و راه افتادم…_رها من پول ندارما _تو که پول نداری غلط میکنی میگی بیا بریم رستوران _خوب حالا این دفعه نیاوردم _

دانلود رمان شیطنت در راه عشق

من یادمه از وقتی که با تو دوست شدم همیشه دستت تو جیبه منه_ اصلا نخواستیم بابا_خو حالا چرا قهر میکنی حرف حق تلخه_یه دونه زد به بازومو گفت_بیشعور! خندیدمو گفتم_جلف بازی در نیار اینجا زشته!

با حرص پاشو کوبید رو زمین و گفت _دارم برات و بعد کلشو عین بز انداخت پایین رفت تو رستوران منم خندیم و رفتم تو. _مهدیس مثل آدم بخور نخورده!

یه نگاه پر معنی کرد و دوباره کلشو برد تو بشقابش منم دیگه هیچی نگفتم و مشغول شدم ،وسطای غذام بودم که سنگینی نگاهی رو حس کردم سرمو آوردم بالا دیدم مهدیس با حسرت زل زده به غذام یه لبخند خبیث زدمو یه قاشق پر کردم گذاشتم تو دهنم _اوووم! مهدیس چقدر خوشمزس! به به!

دانلود رمان شیطنت در راه عشق

یه آهه پر حسرت کشید و گفت_آره خیلـی خندیدم گفتم_اونجوری نگا نکن، بزار یه لقمه از گلوم بره پایین خندید و گفت _خیلی دوست دارم_چه حس مبهمی، کاملا بر عکس، من حالم ازت بهم میخوره _

زر نزن کوفت کن بریم آخرین قاشقو کردم تو دهنمو گفتم_بریم وبعد از سر میز بلند شدم و به طرف حسابداری رفتم بعد از پرداخت پول با مهدیس به سمت ماشین رفتیم ک مهدیس گفت_رها خودم میرم دیگه نمیخواد برسونینم _حالا کی خواست تو رو برسونه با کیفش زد تو سرم گفت_ببین رها خانوم امروز ۳ بار حرص منو درآوردی ابرومو انداختم بالا و گفتم_خب!

_خب درد بشین بریم دیر شد و بعد سوار ماشین شد .

خو دیگه بدو برو خونتون فردا میام پیشت به بچه ها هم میگن بیان تا فکرامونو رو هم بریزیم سرشو تکون داد و گفت_باشه ممنون بابت شام فعلا اودافز خندیدمو گفتم _

شرت کم دیگه صبر نکردم تا جواب بشنوم پامو رو پدال گاز فشار دادم و رفتم سمت خونه.

کلید تو در چرخوندم وارد خونه شدم . همون جلو در مانتومو درآوردم با صدای بلند داد زدم_آقــاجون؟ صدا نیومد دوباره داد زدم_آقا جون خونه نیستی؟؟؟

خب کسی نیست. آخیش !دوباره یاد رفتن به شیراز و صحبت با آقاجون افتادم یه آه کشیدمو لب حوض نشستم و دستمو کردم تو آب .آقاجونم بد نیست فقط میترسه؛ همین! میترسه منم مثل مامانم برم ته دره

  • اشتراک گذاری
لینک های دانلود
  • 1947 روز پيش
  • admin
آرشیو نویسندگان
تبلیغات متنی
درباره سایت
ناب رمان نامی آشنا برای علاقه مندان به خواندن رمان و کتاب، بعید است علاقه مند به خواندن رمان باشید و حداقل یک بار به ناب رمان سر نزده باشید بیش از 4000 رمان رایگان و فروشی در سایت بیانگر قدمت ما در این حوزه می باشد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ناب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.